سلااام
امیدوارم حالتون خوب باشه😍فیکی که قراره اینجا آپلود بشه مال خودم نیست و من فقط ترجمش میکنم. اصلا هم نگران اجازه نباشین چون از نویسنده اصلی اجازه ترجمه گرفتم. اینم بگم اولین فیکیه که میخوام ترجمش کنم پس کلی حواستون بهم باشه🤗
خب بریم سراغ فیک. موضوعش رفته رفته جذاب تر و حساس تر میشه پس خواهشا چند پارت اول رو صبوری کنین تا باهم به جاهای خوبش برسیم.
و یه توصیه هم به کسایی که از خوندن آدم کشی و اینجور داستان ها حالشون بد میشه. اگه نمیتونین صحنه هایی مثل اینارو تحمل کنین خواهشا این فیک رو نخونین❤️
و البته صحنه اسمات هم داره که هرکس اذیت میشه میتونه ردش کنه. هر سوالی داشتین حتما ازم بپرسین به همشون جواب میدم.
قراره هر هفته آپ بشه و اگه حمایت ها واقعا خوب باشه پارت های سورپرایزی هم دارییممم...
میدونم خیلی حرف زدم.
امیدوارم کلی ازش لذت ببرین.(نویسنده اصلی:
(https://twitter.com/Corvseok
YOU ARE READING
The Winds Of Chicago
Fanfiction✓ترجمهای _________________ _پس تو بودی. تهیونگ جا خورده. درحالیکه تفنگ رو با دست لرزونش نگه داشته، با دست دیگهاش تو موهاش چنگ میندازه. _از همون اول. +من؟ جونگکوک یه قدم جلو میره. +تو چی داری می.. _میدونستم یه عوضی ای ولی تا این حد؟ +من واقعا نمید...