33

403 83 7
                                    

درحالی که قلقلکم میداد، من می‌خندیم، "آ..آره، من بیشتر..دوست دار...هی!"و خندیدم.

"نمی‌تونی همچین حرفی بزنی چون من بیشتر دوست دارم." به سمتش رفتم و سعی کردم‌ قلقلکش بد.

حالا دوتامون با صدای بلند می‌خندیدیم.

روی شکمش نشستم و با شيطنت بیشتری قلقلکش دادم.  با دستاش پهلو مو گرفت و سعی کرد متقابلاً قلقلکم بده.

روی عضوش خودمو تکون دادم که چشمامو بست و یه ناله آروم کرد.

متوقف شدم و بهش نگاه کردم، "هی خوبی؟" سرشو تکون داد، "زودباش، چرا وایسادی؟"

خندیدم و به حرکتم ادامه دادم، "هی تو واقعا..." سفتی عضو شو حس کردم.

لبخند زدم، "اوه.." بهم خیره شد و ناله کرد "مریض شدی؟ خیلی ناله می‌کنی.." از اینکه سر به سرش بذارم لذت می‌بردم.

لباس مو درآوردم و به قفسه سینه ام نگاه کردم، "هی به نظرت قفسه سینه ام عجیب نیست؟! مخصوصا نیپلم، واقعا انقد حساس بودنم عجیبه."

نیپل مو بین انگشتام فشار دادم و ناله کردم. "لعنتی" درحالی که چشمام از تعجب گرد شده بود، هوسوک کمرم و گرفت و انداختم روی تخت.

شلوارم و لباسای خودشو درآورد، "فاک دلم واست تنگ شده بود" درحالی که دستش روی کمرم و پام بود، سرمو بالا آوردم و بوسیدمش.

انگشتاشو واردم کرد. ناله کردم و سرمو روی شونه اش فشار دادم، "وارد بشم؟" آروم سرمو تکون دادم.

با حس کردن عضوش ناله کردم‌، خیلی وقت بود سکس نداشتیم.

"هروقت آماده بودی بگو بیبی." گونه مو بوسید که آرومم کنه.

سرمو تکون دادم که ادامه بده، دستشو دو طرف پهلوم گذاشت و آروم شروع کرد به حرکت کردن.

"فاک بیبی بوی" ناله کردم و سعی کردم‌ تمرکز مو روی یه چیز دیگه بذارم که متوجه درد نشم. سرمو سمت گردنش بردم و دندون مو واردش کردم.

لرزش گردن شو حس کردم‌، با شدت بیشتری حرکت کرد و من با ناله از گردنش جدا شدم.

به گردن خونیش نگاه کردم و با چشمای خمار، زبون مو روی لبم کشیدم.

"داری دیوونه ام می‌کنی" خندیدم، "خب این خوبه."

Unbreakable Bond | SopeWhere stories live. Discover now