•❥ 𝖢𝗁𝖺𝗉𝗍𝖾𝗋 7

189 63 1
                                    

لباش رو روی گردن چانیول کشید و دستش رو سمت زیپش برد و طولی نکشید تا دست بزرگ چانیول روی دستش بشینه.

- تمومش کن.

با اخم هشدار داد، همین لمسای کوچیک نفسش رو گرفته بودن، نمیخواست بیشتر پیش برن چون لعنت بهش اون تموم مدت تلاش کرده بود تا رابطه‌ی پدر و پسریشون رو حفظ کنه و حالا نمیتونست خودش اجازه بده همش بی‌معنی بشه!

+ حسش میکنی؟ اینکه نخوای لمست کنن اما نتونی مقاومت کنی چه حسی داره؟

بکهیون با پوزخند پرسید و دستش رو از زیر دست چانیول بیرون کشید و روی سینه‌ش گذاشت، صورتش رو نزدیک صورت چانیول برد و فاصله‌ی لباشون رو اون‌قدر کم کرد که نفسای گرمش به لبای چانیول برخورد میکردن.

+ توی چشمات میبینم که داری برای بوسیدنم به جنون میرسی!

با لحن نرم و خنده‌ی شیرینی زمزمه کرد و زبونش رو روی لب پایینش کشید.

+ میتونی لبامو ببوسی و به جهنمم بیای یا تا ابد دوباره چشیدنشون برات یه حسرت میشه!

چانیول نمیدونست چه کاری درسته، بیبی شهوت‌انگیزش روی پاهاش نشسته بود و حرکات باسنش روی عضوش همچنان ادامه داشت، لحن اغواگرش و لبای هوس‌انگیزش داشتن مغزش رو خاموش میکردن و چانیول گیج‌تر از همیشه بهش چشم دوخته بود، نمیخواست قوانین رو زیر پا بذاره اما مثل همیشه بکهیون بلد بود چطور گاردش رو پایین بیاره!

نفس عمیقی کشید و کمی صورتش رو نزدیک برد اما قبل از اینکه بتونه لبای بکهیون رو لمس کنه گوشی بکهیون زنگ خورد و چند ثانیه‌ی بعد بود که عکس مینیانگ رو روی صفحه‌ی گوشی بکهیون دید.

+ اوه... چه بد... دوست‌دخترم درست موقع بوسه‌ی منو پدرم زنگ زده و احتمالا قراره بهم بگه چقدر دلش برام تنگ شده!

با پوزخند گفت و با لبای آویزون و با لحن تمسخرآمیزی ادامه داد:

+ متأسفم پدر عزیزم... باید به دیدن دوست‌دخترم برم!

میخواست از روی پاهای چانیول بلند بشه که دستش کشیده شد و دوباره سر جای قبلیش قرار گرفت.

- تمومش کن بکهیون، مینیانگ رو وارد بازیات نکن... این اجازه رو بهت نمیدم.

چانیول با اخم هشدار داد و بکهیون خنده‌ای کرد و نگاه جدیش رو به چشمای براق چانیول دوخت.

+ مینیانگ خیلی وقته توی بازی منه، قلب کوچیکش توی دستامه و کافیه کار احمقانه‌ای بکنی تا طوری دورش بندازم که خواهرزاده‌ی عزیزت برای همیشه نابود بشه!

با زنگ خوردن دوباره‌ی گوشیش پوزخندی زد و گوشی رو سمت چانیول گرفت.

+ میبینی؟ حسابی دلتنگمه و منم قراره به روش خودم دلتنگیشو برطرف کنم، فکر کنم یادت باشه چطور انجامش میدادم!

Hey Little You Got Me Fucked Up[ Season 2]Onde histórias criam vida. Descubra agora