•❥ 𝖢𝗁𝖺𝗉𝗍𝖾𝗋 26

378 81 1
                                    

به نگاه پراطمینان کریس خیره شد، اون‌قدر از جواب سوالی که پرسیده مطمئن بود که لوهان از جواب دادن می‌ترسید.

این مرد اون‌قدر دقیق و باهوش بود که میتونست واقعیت رو از نگاهش بخونه و لوهان توی این لحظه حتی خودش هم از حقیقت فراری بود.

باید چه جوابی میداد؟

میگفت که سال‌ها به خودش تلقین کرده عاشق اینه که یک دادستان بشه؟

که تمام این مدت قلبش رو نادیده گرفته، تمام اطرافیان و حتی خودش رو گول زده؟

همیشه تصور می‌کرد خاموش کردن قلبش و طی کردن مسیری منطقی، عاقلانه‌ترین کاره اما حالا، هیچ‌ تصوری از آینده نداشت.

- البته... برات تعریف کردم که چرا دوست دارم دادستان بشم.

درحالی‌که سرش رو پایین مینداخت و با انگشتاش بازی میکرد جواب داد.

کریس لبخند محوی به چهره خجالت‌زده و صدای آرومش زد.

+ درسته... که آدمایی مثل پدرتو بندازی زندان.

به سادگی گفت و لوهان پوزخند تلخی زد، سرش رو بلند کرد و این بار با نگاهی غمگین به چهره کریس خیره شد.

- که بندازمش زندان... برای تمام کارایی که با مادرم میکرد... برای غروری که هیچ‌وقت از نگاهش پاک نمیشد و وقتی با گریه التماسش میکردم ترکمون نکنه طوری نگاهم میکرد که انگار یه بچه بی‌ارزش و کثیفم...‌ بعد از اون روز به خودم قول دادم که هیچ‌وقت گریه نکنم... که کابوسی بشم که زندگیشو جهنم میکنه... میخواستم یه روز ازم بترسه و من با قدرت بهش پوزخند بزنم.

بغضش ‌رو به سختی پس میزد با این‌حال لرزش صداش تمام احساساتش رو لو میداد.

درحالی‌که لب پایینش رو بین دندوناش میگرفت دوباره نگاهش رو به دستاش داد و بعد از نفس عمیقی ادامه داد:

- وقتی داشت میرفت به آستین پیرهنش چنگ زدم...‌ گفتم که قول میدم پسر خوبی باشم... اما اهمیتی نداد و با همون نگاه پرغرور سرشو تکون داد... اون برام‌ متأسف بود کریس...‌ برای بچه‌ی ضعیف و ترسیده‌ای که برای ترک نشدن التماس میکرد متأسف بود.

+ و تو... میخواستی که همینو تجربه کنه... اون با ترس و ضعف نگاهت کنه و تو با غرور و تأسف براش سر تکون بدی.

با لحن آروم کریس چشماش رو بست، درحالی‌که تلاش میکرد گریه نکنه سرش رو به نشونه تأیید تکون داد و کریس این بار با تحکم گفت:

+ پس برای انتقام زندگی‌ میکنی.

با شنیدن جمله‌ی کریس فکش رو عصبی فشرد و بهش خیره شد، با مردمک‌های‌ براق از اشک و لحنی عصبی پرسید:

- این اشکالی داره؟ از فرشته کوچولو ناامید شدی؟

کریس نفس عمیقی کشید و با لبخند محوی جواب داد:

Hey Little You Got Me Fucked Up[ Season 2]Where stories live. Discover now