.
یونگی
انگیزه خاصی برای برگشتن تو اتاق نداشتم...ولی با فکر شیطانی که به سرش زد رفت رو هوسوک خمی زد و وقتی پیرن هوسوک رو بالا زد هوسوک بیدار شد و با تعجب گفت : هیونگ؟؟
یونگی خم میشه و گردن هوسوک رو لیس میزنه : اه
یونگی : من که هنو کاری نکردم که...
.
و چندتا مک میزنه و بعد چند دقیقه دست از سر گردن هوسوک برمیداره و میره سراغ نیپل هاش و یکی از اونو رو میزاره تو دهنش و میمکه
.
هوسوک : اهه اهههه
یونگی نیپل سمت راست هوسوک رو ول میکنه و میره سراغ نیپل سمت چپ هوسوک و گاز محکمی ازش میگیره و جیغ هوسوک بلند میشه...
با جیغ هوسوک، هونگی از خواب بیدار و شروع کرد گریه کردن...
یونگی بلند میشه و هونگی رو بغل میکنه و غر غر میکنه...هوسوک خواست بلند شه یونگی گفت : همون جوری بمون!
.
هوسوک برمیگرده سر جاش و یونگی بعد خوابوندن هونگی دوباره رو هوسوک خمی میزنه و و شروع میکنه به مارک کردن شکم هوسوک...
یونگی شلوار و باکسر خودشو هوسوک در میاره و خم میشه و لب هوسوک رو میبوسه
انگشت وسطش رو وارد هوسوک کرد و از تنگیش نالید : اه فقط چند روز به فاکت ندادم...چقدر تنگی
.
هوسوک ناله ارومی میکنه و یونگی انگشت دومش رو هم اضافه میکنه و قیچی بارون بازو بسته میکنه که ناله هوسوک رو بلند میکنه یونگی سرعت انگشت هاش رو بیشتر میکنه و لباش رو لبای هوسوک میزاره تا صدای ناله هاش بچه شون رو بیدار نکنه...
بعد از اینکه مطمعن شد که هوسوک کمی گشاد شده اروم سر عضوش رو وارد هوسوک میکنه و هوسوک میناله : ه..هیون...هیونگگگگگگ
یونگی با فشار تمام عضوش رو وارد هوسوک میکنه اروم در گوش هوسوک میگه : اروم هوسوک..اروم..
بعد چند دقیقه اروم شروع به حرکت کردن میکنه و ناله هوسوک رو درمیاره...ناله های هوسوکش اونو بیشتر تحریک میکنه و سرعتش رو بیشتر میکنه و هوسوک دستش رو میزاره رو دهنش و اروم میگه : هیونگ...اهههه
یونگی متوجه شد که پروستات هوسوک رو پیدا کرده تند تند همون جا رو حدف گرفت و ضربه میزد...
هوسوک که از لذت چشماش عقب رفته بود نالید : د...دارم...می..میام اهههه
یونگی دیکه هوسوک رو میگیره و پلمپش میکنه هم زمان هوسوک تو دست یونگی خالی میشه و یونگی تو هوسوک
جلو بچه اخه 😔🤌🏻؟؟؟
اینم اسمات سپ 😎😂
ساری پارت کوتاه 💔😂
فردا شب هم اپ داریممم 😎😂
ووت یادتون نره هاااا 😂🤌🏻❤
CZYTASZ
𝚔𝚒𝚖 𝚏𝚊𝚖𝚒𝚕𝚢 ❤️ 2
Romans_ خانواده کیم ❤ _ کاپل ها : نامجین _ سپ _ در حال ادیت 🤍 _ جین امروز ته عجیب تر از همیشه افتار میکرد....جیمین و کوک مثل همیشه شیطونن کاش نامی هم اینجا میبود و میدید که بچهاش چقدر بهش نیاز دارن... کاش میفهمید که تنها گذاشتن منو بچها چیکار مون کرده...
