"11"

619 158 254
                                    

دختر داشت همچنان به خودش می‌لرزید. هرچند که لرزش از بابت سرما نبود اما کیونگسو برای انداختن کتش روی شونه‌های امگا دریغ نکرده بود.

به محض نشستن توی ماشین پاکت توی دستش که شامل کاهنده و داروی مسکن بود رو روی صندلی عقب‌ انداخت و بعد از بیرون فرستادن نفسش به صورت هوف مانند نیم نگاهی به دختر کنارش انداخت. هیوری همچنان اسیب دیده و ترسیده به نظر می‌رسید‌. با وجود دیدن سرتق بودن دختر قطعا دیدن این سایدش باعث میشه کمی تعجب کنه. به هرحال کیونگسو مثل هیوری امگایی نبود که چهار سال پیش مورد حمله‌ی یک آلفا قرار گرفته باشه. حمله‌ای که نتیجه‌ای مثل به دردسر افتادن بهترین دوستش داشت. پس قرار نبود دختر رو کاملا درک کنه، اما بر خلاف چیزی که نشون میداد دوست نداشت مثل یک عوضی به نظر برسه و اجازه بده امگا در سکوت به خودش بلرزه‌. خواست دستش رو روی شونه‌ش بذاره ولی با خودش فکر کرد که ممکنه باعث ترس بیشتر دختر بشه‌. پس بی حرکت فقط به حرف اومد.

-هی.. تموم شد باشه؟ من اون عوضی هارو سرجاشون نشوندم.

هیوری بینیش رو بالا کشید و کیونگسو با فکر به اینکه ممکنه دختر گریه کرده باشه پشیمون شد که چرا اجازه داده آلفا های عوضی زنده از زیر دستش در برن. اون عوضی‌های لعنتی حق نداشتند با یک امگا اینطوری رفتار کنند!

امگای جوان که احساس میکرد با گریه کردن و اینطوری لرزیدن ممکنه غرورش صدمه دیده باشه دیگه حرفی از موضوع نزد. موهاش رو پشت گوشش فرستاد و به طرف آلفا برگشت.

-الان نمی‌تونیم برگردیم عمارت نه؟

کیونگسو وقتی که دختر با خجالت ازش خواسته بود به داروخونه برند چهره‌ش از شدت خجالت سرخ شده بود. و وقتی که امگا با دیدن قرمز شدنش بلافاصله برای تبرعه کردن خودش گفته بود که کاهنده‌ی مورد نیاز برای لونا‌ی جدیده حتی سرخ تر. اما وقتی که تمام سطح پک رو با ماشین طی کردند و متوجه شدند که تنها داروخونه‌ی پک با توجه به جشن آغاز سال بسته‌ست و دیگری در فاصله‌‌ی ده کیلومتریه تصمیم گرفتند که هر طور شده با یک برنامه ریزی دقیق تا قبل از ساعت معین کاهنده رو به لونا‌ی جدید برسونند. ولی دردسر ایجاد شده باعث شد برنامه ریزی گند بخوره و حالا ساعت از ده گذشته باشه. بردن کاهنده چه فایده ای داشت وقتی که احتمالا هیت امگا کار دستش داده بود و ورود به پک از ساعت یازده به بعد ممنوع؟ تا به خودشون میومد‌ن و به پک برمی‌گشتند یک ساعتی طول میکشید. چون دوست نداشت با اینطوری ظاهر شدن مقابل جونگین امگا رو بترسونه و از طرفی تا الان الفاش‌ قطعا متوجه‌ی هیتش شده بود.

کیونگسو اب دهانش رو پایین فرستاد و سعی کرد جواب ناامید کننده‌ش رو غیر مستقیم بیان کنه.

-سهون حواسش بهش هست. درسته رابطه‌ی خوبی ندارند ولی با رایحه‌ش و مسکن تا صبح اروم نگهش میداره و بعد کاهنده رو بهش میرسونیم باشه؟ الان بیا یه فکری به حال خودت بکنیم.

ᴅʀɪꜱꜱᴏɴWhere stories live. Discover now