جونمیون سرش رو روی بازوی سهون گذاشت. "استرس دارم."
"چرا؟" سهون به پهلو چرخید و دست دیگه‌ش رو دور کمر جونمیون برد.
"یکی دو روز دیگه خبرا در میاد."
سهون اخم کرد. "چه خبری؟"
"خبر قرارم با نایون دیگه!"
"لعنت!" سهون دوباره رو به سقف سونا خوابید و با دستش چشم‌هاش رو پوشوند. "اعصابم بهم میریزه وقتی اینو میگی!"
جونمیون بلند شد و نشست. "خب میگی چیکار میکردم؟ میذاشتم سونگ‌چان به سرنوشت من دچار بشه؟ کسی نبود که من رو حمایت کنه ولی حالا من قدرتش رو دارم!"
"خیلی خوب، باشه." سهون هم بلند شد و رو به روش نشست. "هر کاری میکنی بکن، هر کاری که لازمه. و مطمئن باش من همیشه پشتتم."
با سر تایید کرد. "تو هم هر کاری کنی، من پشتتم." دستش رو تکون داد. "گرم نیست؟ بیا بریم بیرون..." بلند شد و به سمت خروجی رفت.
سهون با لبخند به جونمیون نگاه کرد. اون پسر مهم ترین چیزی بود که داشت.
◇◇◇
"میگم، به اون خانمای خونه‌تون گفتی که مامانت میخواد استراحت کنه؟" سهون درحالی که در ورودی رو برای جونمیون نگه داشته بود پرسید.
"چه زود یادت افتاد، آقای اوه." خندید. "همون موقع که داشتیم میرفتیم سونا به کیونگسو زنگ زدم." جواب داد. "واقعا خوش گذشت-" با دیدن کیونگسو که دست به سینه جلوشون ایستاده بود، سکوت کرد. "سلام!" دست تکون داد.
"پس رفته بودید سونا..." کیونگسو با عصبانیت گفت. "خیلی عوضی تشریف دارید، میدونستید دیگه؟"
"ها؟"
"مثلا چی میشد با هم میرفتیم؟" جلوتر رفت.
جونمیون خندید. "خب ببین کیونگسو، میخواستم خودم و سهون-" با سیلی که کیونگسو به سهون زد، لبش رو گاز گرفت.
"منو واسه چی میزنی؟" سهون با نارحتی پرسید.
کیونگسو به جونمیون نگاه کرد. "هیونگ، الان من با کی برم سونا؟"
"با خانم کارگردان برو خب."
کیونگسو دوباره سیلی‌ای به سهون زد. "چرا منو زدی؟!"
"چون هیونگ حرف بیخود زد!"
"خب به من چه..." سری تکون داد.
"کیونگسو!" میونگهی وارد شد. "اوه، پسرا خوب شد اومدید. غذا حاضره. زود باشید برید لباساشون رو عوض کنید و بیایید. میخواییم شام بخوریم."
◇◇◇
"بیا! مقاله منتشر شده!" کیونگسو صفحه‌ی گوشیش رو به طرف بقیه نشون داد. "دیسپچ زوج امسال رو اعلام کرد." بلند خندید. "وای باورم نمیشه که دارم به ملت میخندم. به معنای واقعی کلمه همشون سرکارن!" از خنده ریسه رفت.
YOU ARE READING
Fatal Comments
Fanfictionکیم جونمیون، آیدلی که بعد از دیسبندی گروهش به بازیگری و کارهای سولو مشغول شده، یکی از منفورترین سلبریتی‌های کره‌است. با این حال، زندگیش به دلیل وجود اوه سهون، یه کارآگاه که توی بخش جنایی اداره پلیس کار میکنه، اونقدرها هم بد نیست. ولی ماجرا از اون جا...
