- ۱۳ : سایه ها

2.2K 451 244
                                    

_ جما ؟

_خواهر بزرگترم .

_ جیکوب ؟

_ دوست دوران دبیرستانم تا الان .

_ 1994 ؟

سکوت

_ تـ-تاریخ تولد من ؟

_ درسته هری ، اسم مامان من ؟

_ جوانا

_ عالیه بیبی

_ دلم میخواد ببینمش ، خیلی وقت گذشته ...

_ دلت میخواد کیو ببینی ؟

_ جی . باید یه وقتی برای دیدن خانوادت خالی کنیم .

سکوت

_ هز ... جوانا دو ساله که از بینمون رفته

سکوت

_ اوه

_ اشکالی نداره بیب ، تا الان خیلی خوب پیشرفتی خب ؟ حالا بهم بگو رشته ی تحصیلیت چیه ؟

_ هنر ؟

_ اممم ، اون چیزیه که همیشه دوست داشتی بخونی ، اما تو ادبیات رو ترجیح دادی .

سکوت

_ بوشوک ؟

_ آممم ، اسم سگ لوک خوش شانس هم مهمه ؟

_ هاها بامزه بود ، نیک نِیمِ شارلوت ؟

_ لوتی

_ خیلی خوبه عشق ، تاریخ ازدواج ؟

سکوت

_ ازدواج ؟!

_ اممم ، میتونی بهم بگی الان توی چه سالی هستیم عزیزم ؟

_ 2017 ؟

_ آفرین بیبی ، حالا میتونی محاسبه کنی چند سال از ازدواجت میگذره ؟

سکوت

سکوت

_ ا-ازدواجم ؟ مـ-من-

_ هیییش بیب ، آروم باش ، با من نفس عمیق بکش ... آفرین ، پس یادت نمیاد چه سالی ازدواج کردی ؟

_ مـ-من یادم نـ-نمیاد اصلا نـ-نمیدونم ، مـ-من قبلا ا-ازدواج کردم ؟

سکوت

سکوت

سکوت

_ هری ... من کی هستم ؟

سکوت

سکوت

سکوت

سکوت

سکوت

_ تو لویی هستی


■ پایان قسمت سیزدهم

□ ۱۸۲ کلمه

Forever in your memory | L.S - AUWhere stories live. Discover now