سلامممم بفرمایید میدونم دیر میذارم عذر میخوام 😐
.
.به پاهاش خیره شد و نفس عمیق کشید!
براش دو هفته توبیخ بریده بودن بخاطر سیگار کشیدن توی محوطه ی پادگان!
تعهد داده بود که اینکارو نکنه در عوض فرماندش بهش پیشنهاد داده بود که صبح ها قبل از طلوع افتاب برای تمرین از باغ کنار پادگان استفاده کنه.
-باز چرا اینجا واستادی؟
+منتظرم بیای با هم بریم توبیخ شدی؟
-آره دو هفته اضافه خدمت
+منم
زین خندید و نزدیک تر شد
+فور فاک سک زین وید؟ما الان بخاطر سیگار توبیخ شدیم!
زین خندید و رول کردنشو تموم کرد
-حالا مام جواب توبیخشو میدیم
لیام یه نگاه به دور و بر انداخت و هیچ دوربینی ندید و خیالش راحت شد
-و جوابشون فقط وید نیس بریم اونجا
بازهم با انگشت سوله ی استخرو نشون داد
+چطوری بریم اونجا
-کاریت نباشه
زین رول ویدشو داد دست چپش و با دست راست لیامو گرفت و با خودش کشید
از یه دری که لیام تاحالا ندیده بود رد شدن و وارد استخر شدن
استخر تاریک بود و فقط یکی یا دوتا چراغ روشن بود و نورشون به آب آبی استخر میوفتاد و همه جا آبی شده بود و رده های موج کم استخر روی دیواراش معلوم بود
زین سیوشرت و تیشرت زیرشو شلوارشو دراورد و با باکسر نشست لبه ی استخر
لیام با تعجب نگاش کرد:سردت نیست؟
زین نوچی کردو مشغول روشن کردن ویدش شد
لیام ولی لباساشو در نیاورد فقط پاچه های شلوارشو زد بالا و کنار زین نشست
زین یه پک به ویدش زد و به لیام دادش لیام هم همینکارو کرد
-چند وقته تو آموزشی ای؟؟
+سه ماه!
یه پک به رول ویدش زد
-از اینکه منتقل شدی ناراحتی؟
+نه ولی دوست دخترم میگه خیلی از ما دوری!
-ما؟
+آره دیگه دوست دخترم حامله است!!
-اوه
زین به لیام که به آبی آب چشم دوخته نگاه کرد!! به نظر مرد مرموزی میاد!!نمیدوست چرا حسای عجیب غریبی از این مرد خانه وار میگیره!!
![](https://img.wattpad.com/cover/136772346-288-k625338.jpg)
YOU ARE READING
Free Fall /Ziam~ By Atusa20
Fanfiction+چند وقته تو آموزشی ای؟؟ -سه ماه! یه پک به رول ویدش زد +از اینکه منتقل شدی ناراحتی؟ -نه ولی دوست دخترم میگه خیلی از ما دوری! +ما؟ -آره دیگه دوست دخترم حامله است!! #1 in fanfiction --------- Start : 28 jan 2018 Compelet: 19 july 2018