Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
Couple: BoyXGirl, KookJin
Part 3
این پسرو میشناخت..همون پسر هیز توی بار بود..اما چرا لخت توی وان..
اخمی کرد و صدای ویدئو رو بلندتر کردو دوباره پلی زد..
// میشنوم...
هیونا با برادرش جیمین عضو گروه TMY ان..کارشون تجارت اما کارای دیگه هم میکنن..من واقعا از کارایی که میکنن خبر ندارم..ولی اون آدم خوبی نیست..تو همون بار که صاحبش کوانگسو عه یه بارمَنم..//
ویدئو رو با ناباروری استپ کرد..امکان نداشت..جین اونروز اطلاعاتو بدست آورده بودو اون بی تفاوت به مراسمش برگشت..اگه چند دقیقه و حتی چند ثانیه زودتر این فیلم دانلود میشد..دستشو به لبه ی دیوار تکيه دادو نفس سختی کشید..فیلم نصف شده بودو برای دیدن ادامش، هرچند که ممکن بود دردناک باشه کنجکاو بود...
// باور کن دروغ نمیگم..هیونا برای کوانگسو کار میکنه..بعضی شبا میاد تو اون بار..برای اغفال مردا..نمیدونم برای چی چون هیچکدوم هیچ حرفی به من نمیزن..خواهش میکنم منو نکش//
فیلم تموم شدو جونگکوک به سختی پاهای لرزونشو صاف نگه داشت..
اغفال مردا...هیونا یه هرزه ی بدکار بود؟...لعنتی به سادگیش فرستاد که چطور یک بار تجاوز رو به راحتی قبول کرده بود..قلبش نمیتپید..این دختر با دختری که شناخته بود زمین تا آسمون فرق داشت..
چشماشو بستو نفس بعدی رو به سختی کشید..دستشو روی سرش گذاشتو با قدم های نامرتب به سمت خونه برگشت..خون جلو چشماشو گرفته بود..
در خونه رو با عجله باز کردو وارد شد...
روی مبل نشسته بود که قلبش با صدای بلند و بد بازو بسته شدن در لرزید..
جونگکوک پالتوشو درآوردو روی زمين انداخت..
هیونا با نگاه خشمگین و سکوت جونگکوک ترسیدو از روی مبل بلند شدو عقب عقب حرکت کرد:" چ..چیزی..شده؟..
