در محضر پادشاه هند
'سرورم از نبرد بین ارتش ما و بریتانی ها چند تن سرباز و زنان درباری به اسارت گرفته شدهاند ،دستور شما چیست؟ '
"زنان دربار انگلیس"
در فکر فرو رفت
"آنها را به قصر من بیار وزیر ،تا در زمان مناسب از آنها بهره ببریم "
'امر ، امر ش...
طبق خواسته دو پادشاه ملاقات در سرزمینی بی طرف انجام میشد. و چه جایی بهتر از ایران.
کاروان هندوستان در تهران اقامت گرفت و منتظر فرا رسیدن بریتانی ها بودند ایران سرزمینی پهناور و خوش آب و هوا داشت و زین با خود فکر کرد که چرا بیشتر از این ها با پادشاه ایران روابط دوستانه برقرار نکند تا بیشتر بتواند از زیبایی های چشم نواز این سرزمین که فرهنگی غنی و در عین حال نزدیک با فرهنگ و سنت سرزمین خود دارد؟
وارد دربار قاجار شد در حالی که با تعدادی محافظ در اطرافش محاصره شده بود *پادشاه هند زین جواد مالیک * دربان اورا به هنگام ورودش به تالار آینهی کاخ گلستان معرفی کرد و همهی حاضر به غیر از مظفرالدین شاه به اوتعظیم کردند
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
+شاه زین ... به ایران خوش آمدی دوست و برادر ما دستانش را از هم گشود و شاه جوان را در آغوش گرفت "از دیدار شما بسیار خرسند هستم مظفرالدین شاه " با لبخند جملهای که به زبان فارسی یاد گرفته بود را بر زبان آورد. +تو بسیار با استعداد هستی در یادگیری زبان های دیگر . از او تعریف کرد و با هم به سمت کرسی که گوشهای از اتاق دیوان را اشغال کرده بود ، رفتند. +از دوست و مهمانمان پذیرایی کنید . به غلامانی که در اتاق حضور داشتند، دستور داد .
+برایمان نوشتی که میخواهی با شاه بریتانیا مذاکره کنی . جرعهای از نوشیدنی درون جام زرینش نوشید و شاه جوان فکر کرد که دربار ایران چقدر پر زرق و برق و تجملاتی و تشریفاتیست بهتری آینه کاری ها و معرق کاری ها، صنایع چوبی و فلزی که حد کمال را نیز طی کرده بود ، نفیس ترین پارچه و فرش ها، فرش های ایرانی اغوا کننده بنظر میرسیدند و زین با خود اندیشید که چند عدد از آنها را با خود به کاخش برگرداند و از زیباییشان در اتاقش لذت ببرد.
"درست است. نمیخواهم مردم هر روز بیشتر از این سلاخی شوند آن هم بخاطر خودخواهی های فردی دیگر." از جامش نوشید. +امیدوارم پیشنهاد خوبی برای مذاکره داشته باشی. "امیدوارم پیشنهادم را بپذیرند." سرشرا تکان داد.
***
روز بعد کاروان بریتانی ها به ایران وارد شدند و در کاخ پادشاهی سکونت یافتند جو تهران پر از تنش بود چون لحظه موعود فرا رسیده بود و قرار بود که یکی از بزرگترین مذاکرات قرن صورت گیرد ،البته اگر طرفین به توافق میرسیدند .