part 3

1.1K 238 44
                                    

Leeknow:

همراه هیون دنبال جیسونگ رفتیم اشپزخونه.

سونگمین با تعجب بهمون نگاه کرد:چرا اومدین اینجا؟
جیسونگ با یه لبخند که دندوناش معلوم بود سمتش رفت و دستشو انداخت دور گردن سونگمین و کشیدش پایین:گفتم با مدلای جدید کالکشن جدیدم طرح رفاقت بریزم،بده؟

سونگمین:نه به نظرم عالیه‌.
بعد سعی کرد دست جیسونگو باز کنه تا بتونه صاف وایسته ولی جیسونگ دستشو محکم تر کرد.
سونگمین:یااااا جیسونگا گردنم شکست،این چه عادتیه داری.
جیسونگ دستشو از دور گردنش باز کرد و با همون لبخندش گفت:همینه که هست.

با لبخند بهش زل زده بودم،از رفتار و حرکتای کیوتش خندم گرفته بود.
سرمو برگدونم که دیدم هیون با نیش باز ذل زده بهم و داره ابرو بالا میندازه با اخم بهش زل زدم و مشتم به نشونه زدن اوردم بالا که جم کرد خودش و زیر لب ببخشید گفت.

جیسونگ سمت نوشیدنیش رفت و با ذوق گفت:عاشق اینم که نگفته میدونی ایس امریکنو میخورم.
نی نوشیدنیش و گذاشت تو دهنش و مکید،لپاش به خاطر حجم امریکنوش ۲ برابر شد.
با دیدنش تو اون حالت یه حس عجیبی داخل ووجودم پیچید.
سعی کردم به خودم بیام من چم شده؟اون فقط کیوته همین... نباید به چیزای مسخره فکر کنم

سونگمین قهوم و با چند تیکه شکلات سمتم گرفت،ازش تشکر کردم و شروع کردم به خوردن.

سونگمین:جیسونگا اون یکی مدلت چی کی انتخابش میکنی؟

جیسونگ حالت زاری به خودش گرفت و طوری که حرفاش مثل نق زدن بود گفت:نمیدونم،لویی کلی فایل واسم فرستاده که هنوز ندیدم نمیدونم کیو انتخاب کنم که مناسب باشه.

هیون:خب اشکالی نداره میتونی الان بزاری باهم فایلارو نگاه کنیم و انتخواب کنیم هوم؟
جیسونگ دستاشو بهم کوبید:فکر خوبیه کمکم میکنین؟

هیون سرشو تکون و جیسونگ زل زد توی چشمام:توهم کمک میکنی؟

توانی نه گفتنم و از دست دادم و بی اراده سرمو تکون دادم.
این چه حسی بود؟چرا قبول کردم کاریو که بهم ربط نداشت؟

Jisung:

حدودا چند ساعت گذشته بود و از بین اون همه ادم ۳ نفر و انتخاب کردیم،این کالکشن برای این خیلی خاص بود که میخواستم خط طراحی تولید لباس زنونه روهم به خط تولیدم اضافه کنم.

سونگمین:جیسونگا از بینشون کودوم و میخای انتخاب کنی؟

هیون دستشو رو مدل دومی گذاشت:این خیلی پاهای بلندی داره و پوستشم یکم زیادی تیرس.

باهاش موافق بودم میموندن اولین نفر و اخرین نفر هر دوتاشون خوب بودن نمیشد ایرادی ازشون دراورد.

مینهو دستشو رو مدل اخر گذاشت:هر دوتاشون خوبن ولی این یکی صورتش خیلی طبیعی تر زیباس و طرفدار بیشتری جذب میکنه.
سونگمینم سرشو به نشونه مثبت تکون داد:به نظرم منم حق با مینهو هیونگه.
هیونم سرشو به نشونه مثبت تکون داد.
خودمم ازش خوشم اومده بود:پس همین و انتخابش میکنم.

هممون از خستگی ولو شدیم.
دختره سابقه کاری خوبی داشت.
به لویی پی ام دادم که به دختره بگه فردا بیاد شرکت.

گوشیو انداختم کنار به ساعت نگاه کردم.
ساعععتتتتت ۱۲:۵۰؟؟؟
به طور کلی حدود ۴ ساعت داشتیم دنبال یه نفر میگشتیم.

مینهو از جاش پاشد:ما دیگه میریم.
هیون نیم خیز شد تا پاشه،خیلی بد میشد اگه این موقع میرفتن.
باعجله گفتم:نههههه الان نرین دیگه خیلی دیره،خیلی بده الان برین امشب و اینجا بمونین فردا باهم میریم شرکت.

هیون تا جملمو تموم کردم رو زمین دوباره ولو شد و سونگمین با ذوق به مینهو نگاه کرد:هیونگ شب و بمونین الان دیر وقته شماهم خسته این امشب بمونین اینجا.

مینهو:اخه...
هیون:اخه چی؟زن و بچه هات تو خونه منتظرتن؟
مینو با پاش کوبید به پای هیون:یکم خجالت بکش!
هیون:باشه کاغذ و خودکار بده واسط بکشم.

از حرف هیون خندم گرفت و ریز خندیدم.
مینهو مشتشو برد بالا طوری که مثلا میخواست بزنه تو سر هیون،هیونم دستاشو سپر خودش کرد:عااا هیونگ بیانه بیانه(ببخشید ببخشید)

نتونستم خندم و کنترل کنم و بلند خندیدم.

هیون و مینهو لباساشون و با لباسای تمیزی که تو اتاقای مهمان بود عوض کردن و اومدن

هیون یه شلوار اسلش توسی با تیشرت سفید پوشیده بود و لینوهم شلوار گرمکن مشکی و یه تیشرت ساده اور سایز مشکی پوشده بود.

هیون خودشو روی مبل انداخت:شماها خوابتون میاد؟
سونگمین:نه
من:اصلا
مینهو هم فقد سرشو به نشونه منفی تکون داد.

هیون با اشتیاق دستشو به هم مالید:ایده ای واسه بیدار موندن دارین؟
سونگمین سرشو به دوطرف تکون داد
من:نه ندارم
هیون بشکنی زد:ولی من دارم!نظرتون چیه فیلم ترسناک ببینیم؟

با دوق به صورتمون نگاه میکرد.اب دهنمو قورت دادم
مینهو مشتاق گفت:عالیه نگاه کنیم!
سونگمین نگران نگاهم کرد:عام...
دستشو گرفتم و نزاشتم ادامه بده.
من:باشه موافقم.
هیون:توچی سونگمین؟
سونگمین:باشه... نگرا نبهم نگاه کرد که با یه لبخند جوابشو دادم.
بی نهایت از فیلم ترسناک میترسیدم و وحشت میکردم ولی نمیدونم چرا نمیخاستم اعتراف کنم یا خودمو ضعیف نشون بدم.

با استرس جلوی تلوزیون نشستم و هیون داشت فیلمو انتخواب میکرد...

_________________________________________مرسی که تا اینجا خوندین😁🧡
حتما نظراتتونو بنویسین🧡
این دو روز کلی کار داشتم نشد چیزی اپ کنم ببخشید😅

In Search Of DreamWhere stories live. Discover now