- بله بیاین داخل!
تهیونگ در رو به آرومی باز کرد و داخل شد.احساس کرد که اون اتاق بهترین اتاقی بود که دیده بود. پرنس رو دید که روی صندلی نشسته و بهش خیره شده.
- سرورم.
تهیونگ به طرفش رفت و وقتی به فاصله ی درستی رسید ایستاد، برای لحظه ای به چشم های جونگ کوک نگاهی کرد و خیلی سریع سرش رو پایین انداخت.
- بله زیبا، چی شده؟
وقتی که این رو گفت باعث شد که گونه های تهیونگ سرخ بشن.- خب سرورم، من اینجا ام تا ازتون عذرخواهی کنم.
تهیونگ با لکنت خیلی کمی گفت که باعث شد لبختدی روی لب های جونگ کوک بیاد که تهیونگ نتونست ببینه.
- بله تو باید عذرخواهی کنی.
این روگفت که باعث آشفته شدن تهیونگ شد.
- من میدونم سرورم، نباید با شما می رقصیدم. میدونم که احساس بدی دارید که باهام رقصیدید. ولی باور کنید که من منظور بدی نداشتم.
تهیونگ ادامه داد و دستاش رو محکم گرفت.
- تو نباید از اینکه با رقصیدی عذرخواهی کنی، باید وقتی که من و تنها گذاشتی معذرت بخوای.
زمان جونگ کوک بود که ادامه بده و و باعث شد تهیونگ سرش رو بالا بیاره و با هم چشم تو چشم بشن.
- سرورم، لطفا من و ببخشید.
گفت و به زمین خیره شد.
- خیلی خوب میشه اگه اسمت رو هم به من بگی.
- اسمم؟
پرسید، نمی تونست دلیلش رو پیدا کنه که چرا باید اسمش رو به پرنس بگه.
- کیم تهیونگ.
جونگ کوک لبخندی زد، از رو تخت بلند شد و به سمتش قدم برداشت.
- و من هم جئون جونگ کوک.
- میدونم سرورم.
- چطوری؟
- دیروز بهم گفتید.
- اوه باید یک مطلبی رو بگم.
تهیونگ به آرومی گفت.
- چی شده سرورم؟
- اول از همه به من نگاه کن، چرا همیشه سرت رو پایین میندازی؟
و دستش رو زیر چونه تهیونگ گذاشت و سرش رو بالا گرفت.
- شما پرنس هستید و من...
قبل اینکه حرفش تموم میشه، جونگ کوک سریع گفت.
- ملکه
دید که چطور سرخ شد و لبخند کیوتی زد.
- من یک پسرم سرورم.
- ولی زیباتر از هر دختری هستی که تا به حال دیدم.
و ادامه داد.
- وقتی نگام میکنی و سرخ میشی کیوت تر از هر لحظه میشی. و تهیونگ ازت معذرت میخوام که مجبورت کردم باهام برقصی، اول میخواستم ازت بپرسم باهام میای یا نه!
- نه نه سرورم، لطفا عذرخواهی نکنید. این تقصیر شما نیست.
جونگ کوک لبخندی زد.
- خب سرورم من میتونم برم؟
- نمی خوام بری، ولی خب کار حرف اول و میزنه.
![](https://img.wattpad.com/cover/248802110-288-k77848.jpg)
YOU ARE READING
PRINCE | KOOKV
Fanfiction• [Completed] • name: Prince • Couple: Kookv • translator: Anesa • writer: Bangtanlover95 • Gnre: Royal, Romance, fluff, Smut • Summery: پرنس جئون جونگ کوک که بیش از حد احساس تنهایی می کرد، روزی با خدمتکارشون تهیونگ مواجه میشه و سعی داره به اون...