بابت تاخیر معذرت میخوام ولی در عوض پارت طولانی و پر اسماتی داریم.
این پارت رو لطفا با آهنگِ Eyes off you از Prettymuch گوش بدید.
ووت و کامنت یادتون نره.💜
کصدستی و اشتباهات رو به بزرگی خودتون ببخشید.
******
لیوان قهوه رو از دست لیام گرفت و بهش اشاره کرد که کنارش بشینه. بعد از اینکه لیام رو کنارش حس کرد، سرش رو خم کرد و روی شونه ی چپ لیام گذاشت و دست اون مرد دور شونه ی زین حلقه شد.
زین رو محکم به خودش چسبوند : میخوام یه چیزی بهت نشون بدم.
زین سرش رو کج کرد و به نیمرخ لیام از پایین خیره شد: چی؟
بعد بوسه ی کوچیکی رو قسمت فکش که بخاطر ریشش زبر شده بود گذاشت که لبخند لیام رو در پی داشت.
از جاش بلند شد و انگشت اشارش رو به سمت زین گرفت: همینجا بشین، چشماتم ببند.
زین چشم هاش رو چرخوند: چقدر من از این لوس بازیا بدم میاد!
لیام ابروی سمت چپش رو بالا برد و با بدجنسیگفت:عه؟ پس هیچی دیگه ،بهت نشونش نمیدم.
زین با اعتراض صداشو بلند کرد: هی! بدجنس نشو.
لیام خندید و شونه هاشرو بالا انداخت: خودت گفتیخوشت نمیاد!
زین با تخسی لب هاش رو جمع کرد: پین!
صدای خنده ی لیام بلند شد و زین هم به آرومی لبخند زد. سرش رو کج کرد و به لیام خیره شد که اون هم خندش متوقف شد. با دیدن قیافه ی زین لبخند پررنگی زد و به سمت زین خم شد.
لی- پسر ِ تخس و شیرینِ من!
بعد از گفتنِ این جمله به آرومی لب هاش رو به لب های زین چسبوند و بوسیدش. سرش رو عقب کشید و دستش رو به آرومی رویچشم های براق شده ی اون پسر گذاشت و پلک هاش رو بست.
لی- بسته نگهشون دار تا برگردم.
اوهومی زمزمه کرد و منتظر موند. به طرز خوشایندی هیجان داشت و ضربان قلبش کمی تند تر میزد. نفس عمیقی کشید و قدمای لیام رو گوش داد که ازش دور میشدن و بعد صدای خش خش کاغذ و دوباره قدم های لیام که بهش نزدیک میشدن.
لی- چشم هات رو باز کن!
زین به آرومی چشم چپش رو باز کرد و با دیدنِ چیزی که دست لیام بود، چشم راستش هم باز کرد و متعجب و با بهت زل زد به تابلوی توی دستش.
![](https://img.wattpad.com/cover/243364869-288-k423229.jpg)
YOU ARE READING
Eyes Off You [Z/M]
Short Storyهیچوقت فکر نمیکردم کسی بتونه باعث بشه من اینقدر از خود بیخود بشم . ولی تو تونستی! و حالا من نمیتونم چشمام رو، از روت بردارم . [Ziam Mayne] [Completed]