هممم ...
هی گایز من دنیا هستم و یسریاتون احتمالا من رو از توییتر بشناسید ^^
چند روز پیش خیلی غیرمنتظره تصمیم گرفتم ایده ای که راجب زیام توی سرم هست رو عملی کنم و تبدیلش کنم به شورت استوری.
البته که کمکا و تشویقای یگانه و چند تا دیگه از دوستام هم بی تاثیر نبود و...
آیم هیر نَو
عایز عاف یو قراره یه شورت استوری ساده و معمولی باشه با اتفاقی ساده ای که توی زندگی هممون ممنکه بیوفته.
فراز و نشیبی نداره و سعی میکنم زیاد طولانیش نکنم.
زیام داستانم زیادی مودب و مظلومن :)))
و اندکی کم لریهم داریم توی داستان...
هممم فکر کنم حرفام تموم شد دیگه.
و اینکه آیا لازمه کست بزارم یا دوست دارید خودتون تصورشون کنید؟
خب زیاد عادت به حرف زدن ندارم.
فقط بیایید امیدوار باشیم مثل بقیه ی کارام اینم ول نکنم🤲🏼
بریم که پارت اول رو داشته باشیم .
YOU ARE READING
Eyes Off You [Z/M]
Short Storyهیچوقت فکر نمیکردم کسی بتونه باعث بشه من اینقدر از خود بیخود بشم . ولی تو تونستی! و حالا من نمیتونم چشمام رو، از روت بردارم . [Ziam Mayne] [Completed]