Kak Block(EXO_sekai)[Full]

📷Part 10📷

جونمیون هم با خنده اون پسر رو بغل کرد و گفت:«حالتون چطوره جناب رییس؟؟»

پسر عقب کشید و با تکخندی ضربه ای به شونه جونمیون زد و گفت:«خوبم جناب معاون.چشمات چطوره؟؟»

جونمیون همونطور که کنار پسر میشست گفت:«خوبه.لازم نیست همیشه عینک بزنم ولی بهتره بیشتر دقت کنم» بعد با یادآوری چیزی برگشت سمت جونگین و بکهیون و گفت:«اوه راستی هیچول... اینا هم دونگسنگ من و دوستشن.باتمای جدید گروه»

بکهیون با تموم شدن حرف جونمیون فورا لبخند کوچیکی زد و با شادی گفت:«سلام هیچول شی من بیون بکهیونم اسمم تو گروه شیر توت فرنگیه.لطفا مراقب من باشین»

هیچول لبخند کوچیکی زد و بعد با کنجکاوی به جونگین نگاه کرد.

جونگین با خجالت پشت گوششو خاروند و گفت:«سلام هیچول شی.من جونگینم اسمم تو گروه شکلاته»

هیچول لبخند محوی زد و گفت:«بشینید.لازم نیست باهام رسمی حرف بزنید میتونید هیونگ صدام کنید.»

بکهیون و جونگین که نشستن هیچول با شیطنت رو به جنی گفت:«آیدل جیغ جیغومون چی میکنه؟؟»

جنی چشم غره ای به هیچول رفت و گفت:«من مثل داداشام بی زبون نیستما هیچول. چرت و پرت بگی نفلت میکنما»

هیچول با تعجب ابرو بالا انداخت.اخلاق جنی همیشه همینطور بود ولی قبلا در این حد واکنش نشون نمیداد.نگاهشو از جنی گرفت و به جونمیون نگاه کرد.

جونمیون با دیدن چهره هیچول که شبیه یه علامت سوال شده بود سرشو جلو برد و کنار گوشش گفت:«ولش کن اون دوره اس بی اعصاب شده.یکمم تو کمپانی سر به سرش گذاشتن»

هیچول با خنده عقب کشید.مطمئن بود دلیل اولی باعث این اخلاق گل و بلبل دختر رو به روش شده.

همین که همه دور میز نشستن مراسم معارفه شروع شد.

یه دختر که موهای فر قهوه ای داشت و چتری هاشو رو پیشونیش رخته بود با لبخند گفت:«من یوکیم.اسمم تو گروه داف گانگنامه از آشنایی باهاتون خوشبختم»و پیک مشروبشو نوشید.

نفر بعدی همون پسری بود که تو دستشویی دیده بودنش.پسر پیکش رو پر کرد و با لبخند گفت:«من مارکم.اسمم تو گروه پاور باتمه.از آشنایی با همتون خوشبختم هیونگا»و پیکش رو نوشید.

پسر کنارش یه پسر ریزه میزه با موهای بلوند بود که ابروی سمت چپشو خط انداخته بود.سری تکون داد و گفت:«من تمینم.اسمم تو گروه منم یه روز تاپ میشمه»و بدون اینکه چیز دیگه ای بگه مشربشو نوشید.

دختر بعدی یه دختر تپل و قد کوتاه بود که موهای لختشو رو شونه هاش ریخته بود.چهره معمولی ای داشت و میکاپ سبکی کرده بود.لبخندی زد و گفت:«منم یولهیم.اسمم تو گروه پیتزا پپرونی خانواده با پنیر اضافه و نوشابه و تو پرانتز سیب زمینی سرخ کرده یادت نره.از آشنایی باهاتون خوشبختم»