اکسترا شماره 3_چانبک 1
(دیدار چانیول و بکهیون با خانواده ی چانیول@-@)
بکهیون مضطرب بود!
نه اون اضطرابی که موقع رو شدن گندکاری هاش پیش جونمیون سراغش میومد و نه اون اضطرابی که موقع دیدن مدیر کچل و هیزشون تو دبیرستان روزگارش رو سیاه میکرد.
یه اضطراب عجیب و متفاوت که با هیجان قاطی شده بود و بکهیون نمی دونست چطور باید اون موج قر و قاطی احساسات رو کنترل کنه.
درست فردای اولین سکسشون قرار بود با پدر و مادر چانیول برای اولین بار ملاقات کنه و این تا حد زیادی مضطربش کرده بود.
البته بعد از صحبت با چانیول خیلی بهتر شده بود و آرامش نسبی ای که داشت،دلیلی بود تا با پاهای خودش پشت سر چانیول راه بره و تو ماشین غش نکنه.
فکر به اینکه چانیول قرار بود ساز بزنه و خودشم آواز بخونه،یه گوشه ی دیگه ی اضطرابش رو پاک کرد و بکهیون،بعد از آرزوی موفقیت برای خودش،وارد خونه ی پدر و مادر چانیول شد.
و چیزی که ازش استقبال کرد....!
_سلام بیون شی.من ها مین-یونگ،مادر چانیولم.از اینکه دعوتمون رو قبول کردی ممنونم.
یه لحن جدی و تا حدودی سرد بود.
"الان اگه بگم پسرت باهام خوابیده و باید مسئولیت قبول کنه،مثل فیلما یه لیوان آب و یه پاکت پول ظاهر میشه و مامان دوست پسرم ازم میخواد از زندگی پسرش گم شم بیرون؟"
بکهیون که با فامیلی اش مورد خطاب گرفته بود،با حالت شوکه ای اجازه داد تخیلاتش وحشی بشه و تند تند پلک زد.
تو همچین موقعیت عجیبی که کسی نمی دونست چی بگه،پدر چانیول با یه لبخند فوق ملایم دستش رو جلوی بکهیون دراز کرد و با صدای بم و عمیقی که نشون از سنش میداد،گفت:«سلام بکهیون-آه!من پارک هانولم بابای دوست پسرت.از دیدنت خوشحالم چون چانیول خیلی تعریف رو کرده!»
"آه...اون یه فرشته است!!"
بکهیون وقتی لحن مهربون و صمیمی پدر چانیول رو شنید،برای چند لحظه توهم زد که یه هاله ی درخشان از پشت سر هانول می تابه و با شیفتگی بهش نگاه کرد.
برخورد پدر چانیول به طور کل با برخورد مادرش متفاوت بود و تو همون لحظه که خودش رو عنوان "پدر دوست پسر" بکهیون معرفی کرد،نشون داد که از رابطه اشون حمایت میکنه و این،یه پشت گرمی برای بکهیون مضطرب بود.
"البته همین که به جای فامیلیم با صمیمیت بکهیون-آه صدام کرد خودش کلی بود!!"
_تا کی میخواید جلو در بمونید؟بیاید تو.
صدای جدی مادر چانیول،یه بار دیگه لرزی به تن چانیول و بکهیون انداخت اما پدر چانیول،با همون لبخند آروم کنار رفت و برای اساتید سبجق راه باز کرد.
![](https://img.wattpad.com/cover/245212952-288-k709543.jpg)
BẠN ĐANG ĐỌC
Kak Block(EXO_sekai)[Full]
Fanfiction_کاک بلاک یعنی چی؟ +بکهیون هیونگ میگه میشه خرمگس معرکه. ولی معنی دقیقش یعنی کسی که تو لحظات عاشقونه یا از عمد یا غیر عمد میپره وسط و بین اون دو نفرو بهم میزنه 📷🎻📷🎻📷🎻📷 کای بزرگترین کاک بلاک دانشگاست.امکان نداره با کای برخورد داشته باشی و اون ت...