11

2.4K 482 65
                                    

جانگ کوک با قدم هایی لرزان بخاطر سرد بودن هوا داشت به سمت خونه نامجون حرکت میکرد  و بعدش یونگی و دوست پسرش رو دید که از اون طرف خیابون داشتند میومدن

جانگ کوک به سمت یونگی و جیمین دویید و داد زد : یونگیی!!!

یونگی کوک رو بغل کرد و بهش سلام کرد و بعدش رو به جیمین گفت: خوشحالم که دوباره میبینمت جیمین!

جیمین هم گفت: منم همینطور رفیق😊

سه تا دوست های خوشحال به سمت وردی خونه قدم برداشتن. صدای موزیک خیلی بلندی میومد معلوم بود که این یه مهمونی خیلیی بزرگه! و البته اگر عیاش های مست جلوی خونه که خرابکاری نمیکردن رو در نظر نگیریم، مهمونی خوبی قراره باشه!

یونگی: اوکی کوک نامجون به من میخواسته بگه یادش رفته یا چی نمد ولی فکر کنم لیسا رو دعوت کرده چون میدونی که ملکه پارتی هاس، میخای چی کار کنی؟

جانگ کوک با لبخند مصنوعی گفت: همه چی اوکیه، من خوبم

جیمین یه نگاه برزخی به یونگی کرد و باعث شد یونگی سرش رو نشون بده و کوک هم این وسط گیج و منگ بود که چه خبره

بالاخره جیمین زنگ در رو به صدا در اورد و نامجون هم مثل جت پرید بیرون و در رو باز کرد :اوووههه سلام بجه ها خیلی خوشحالم تونستید بیاید مرسییی!

جانگ کوک خندید و نامجون اونارو به داخل تعارف کرد و کتشون رو گرفت و گفت: بچه ها یادتون باشه خمار و مست نشید شما زیر ۱۸ سالید یادتونه؟

بقیه توجهی به حرفش نکردن و داخل رفتن و جیمین یونگی رو به هال بزرگ نامجون هل داد برای رقصیدن

نامجون یک رپر خیلی معروف بود و از این راه میلیون ها دلار بدست اورد و کلی دوست داره  ولی اولاش همه فکر میکردن یه رپر عیاش و منحرفه که فقط درباره سکس و مواد مخدر میخونه ولی اون درباره مشکلات اصلی زندگیش فقط میخوند! اون بیسکسشوال عه و دوست پسر داره که اینم یه دلیل اینه که بعضیا دوستش ندارن. اون یه عمارت بزرگ داره که با دوست پسرش تقسیم میکنه. خیلی بزرگه خیلییی!!!


جانگ کوک کف دستاش رو به شلوارش کشید  و لبهاش رو لیس رد و به سمت به یک اتاق که توش استخر و یک عالمه ادم  که در حال رقص بودن قدم برداشت.اونجا دی جی و بار هم داشتن، جانگ کوک با خودش زمزمه کرد: "وقت اینه یه ذره خوشبگذرونیم" و از بین دست های ادما اروم قدم برداشت و به سمت بار رفت

مسعول بار: چی میل دارین؟

کوک:اممممم.......اب

[𝐒𝐧𝐚𝐩𝐜𝐡𝐚𝐭]ᵛᵏᵒᵒᵏDove le storie prendono vita. Scoprilo ora