"یکسال بعد"
جانگ کوک فوری از خونش زد بیرون چون اخر هفته بود و قرار بود دوباره دوست پسرش، تهیونگ رو بعد از مدتی ببینه.
والدین جانگ کوک بهش اجازه نمیدادن که توی هفته تهیونگ رو ببینه چون که میخواستن اون روی درساش و مدرسه اش تمرکز کنه، ولی خب تهیونگ هم معمولا از مدرسه تا خونه جانگ کوک رو همراهی میکرد. اونا همیشه اخر هفته ها رو با هم بیرون میرفتن و هرروز به هم پیام های عاشقانه میدادن.
تهیونگ و جانگ کوک توی یه کافی شاپ نزدیک مرکز شهر،جایی که برای اولین بار همدیگرو ملاقات کردن،قرار داشتن.
اون در رو باز کرد و به سمت کسی که سفارش ها رو میگرفت اروم دویید و یه هات چاکلت برای تهیونگ سفارش داد چون اون زیاد اهل قهوه نبود.
نوشیدنیش رو برداشت و یه میز رو انتخاب کرد و منتظر تهیونگ موند.جانگ کوک همیشه زود سر قرار هاشون میرفت و تهیونگم همیشه اعتراض میکرد چون والدینش قبل از ترک کردن خونه اونقدر براش کار و بهونه جور میکردن که باعث میشد تهیونگ به قرارشون حدود پنج دقیقه دیر برسه.
اره تهیونگ پیش والدینش برگشت.البته منظورم از والدنی فقط بابا و دوست پسر باباشه.
"سلام کیوتم"
جانگ کوک صدای خیلی اشنایی که معلوم بود از پشت سرش شنید و لب های کسی رو روی گونه هاش که خیلی نرم میبوسیدش رو احساس کرد و لبخند گنده ای رو صورتش نشست.تهیونگ هم اومد و جلوی جانگ کوک نشست و لاته ای جلوش گذاشت.جانگ کوک هم با صدایی که عشقش رو نشون میداد جوابش رو داد.
"سلاممم^^"تهیونگ لب هاش رو گاز گرفت و دست به سینه نشست و با عشوه پرسید
"خب ، چه خبرا؟"
و از هات چاکلتی که جانگ کوک براش گرفته بود جرعه ای نوشید."خب...
پایان
خب اینم از این بوک که تموم شد ☺️✨
مرسی که از اولش با من بودید و ازین بوک حمایت کردید💜✨😁از تمام کسانی که با کامنت هاشون از من حمایت کردن و ووت دادن تشکر ویژه دارم 💜😙
حتی از کسانیم که خوندن ولی ووت ندادن 😐💜
من که خودم اینو ترجمه کردم هم نه فهمیدم مادر بدبخت ته ته مون چی شد 😐تهشم یجوری تموم شد 😐
هر چی هست از رایتر اصلیم برای نوشتن این بوک قشنگ هم سپاسگزارم😂😐💜🙂
ووت و کامنت هاتونم بدید دیگ قسمت اخره عههه😐
otakulord232 Thank you so much for writing this book 💜✨👋
![](https://img.wattpad.com/cover/250853078-288-k883688.jpg)
YOU ARE READING
[𝐒𝐧𝐚𝐩𝐜𝐡𝐚𝐭]ᵛᵏᵒᵒᵏ
Fanfictionوی جانگ کوک رو به طور اتفاقی توی اسنپ چت اون رو به لیست دوستاش اد میکنه. -شیطنت امیز -تاپ ته -باتم کوک -سوشیال مدیا -ترجمه شده توسط خودم 🌝 -کردیت otakulord