20

1.8K 348 6
                                    

کوک: یونگیییی

یونگی: چی میخای

کوک: درباره ویه

یونگی: چه کار دههبری.

کوک: چی؟

یونگی: چیزی که یونگی منظورش بود اینه که اون وسط ساک زدن دیک من بود و الانم برای تو وقت نداریم مگر اینکه در حال مردن باشی فاک اف

کوک: تظاهر میکنم اون جیمین بود خیلی خب هر موقع کامش رو خوردی بم پیام بده.

یونگی: گمشو

[𝐒𝐧𝐚𝐩𝐜𝐡𝐚𝐭]ᵛᵏᵒᵒᵏजहाँ कहानियाँ रहती हैं। अभी खोजें