26

1.9K 372 18
                                    

امروز روزی بود که که جانگ کوک قرار بود تهیونگ رو ببینه به طرز تجیبی خیلی استرس داشت و کلا کل روز رو تو هپروت گذرونده بود ساعت سریع تر از اونی که فکرشو میکرد گذشته بود و حالا اماده رفتن بود با شوگا از خونه بیرون رفت و به جیمینی که موهاش رو دوباره رنگ کرده چشم دوخت.

جیمین با دیدن اونا داد زد
" سلاممم بچه ها"

شوگا تا جیمین رو دید ب سمتش دویید و  ی بغل گرم و نرم نثارش کرد.

جانگ کوک که از این همه رومانتیک بازی خسته شده بود گفت
"لطفا بس کنید بیاید بریم دیگ لطفا؟"

چون هر چی نبود جانگ کوک خیلیم خوشحال بود چون قرار بود برای اولین بار تهیونگو ببینه اونم رو در رو نه توی عکس. با هزاران تمرینی که کرده بود با جیمین که چجوری میخواد اعتراف کنه که حاضره گی بشه چون اون همه مدت دوسش داشته و دوسشم داره

...

اونا با صبر و حوصله نزدیک ی ربع  صبر کردن تا اینکه جی هوپ تهیونگ رو ازون دور دورا دید و ب جمین گفت جیمینم ک تا ومد ب کوک بگه تهیونگ و جانگ کوکی ک همدیگه رو بغل کرده بودن و بهم زل زده بودن رو یافت.

تهیونگ جذاب و قد بلند بود.

تهیونگ بعد از یه بغل سفت سخت به چشمای لرزون کوکی نگاه کرد و حرفی زد

"پس تو..."

"اره خودمم،جانگ کوک!"

تهیونگ که با شنیدن این جمله مطمعن شده بود دوباره اون رو به بغل کشید و گفت

"بالاخره پیدات کردم"

(خابب اینم ازین پارت لطفا ووت رو فراموش نکنین چوکو ها ....یه پارت دیگم بزارم تموم میشه ها 😐جان عمت ووت بده✨)

[𝐒𝐧𝐚𝐩𝐜𝐡𝐚𝐭]ᵛᵏᵒᵒᵏWhere stories live. Discover now