PART 3

1.9K 362 80
                                    

جونگ کوک توی بالکن نشسته بود و به ستاره ها نگاه می کرد ، اشکهاش هنوز بند نیومده بودن .

_این سرنوشت منه هوم؟ هاه ...

به سختی پوزخند زد و توده ی بغضی رو که نگه داشته بود و ازاد کرد .

یونگی بعد از اینکه پاسخی از جونگ کوک دریافت نکرده بود ، به اتاقش رفته بود .

آه کشید و به پایین نگاه کرد و چشمای دردناکش رو بست . خودش رو بخاطر سرما بغل کرد . نمی خواست به این زودی بلند بشه .

_ جونگ کوک ?!

جونگ كوك چشماش رو سریع باز کرد و نگاش کرد .

_ چطوری ... اومدی تو؟ الان نباید با جیمین باشی ?!

رز آهی کشید و کنار جونگ کوک نشست .

_ متاسفم جونگ كوك ، من نمی دونستم كه جیمین متأهله و اون هم تو همچین شرایط بحرانیی !

آه کشید و به پایین نگاه کرد . جونگ کوک به سختی خندید .

_ تو نباید نگران این باشی ... اینجا میمونی ? من می تونم اتاقو ترک کنم اگه می خو ...

_ جونگ کوک به من گوش کن !

زمزمه کرد و دستش رو تو دستش گرفت .

_من ... نمیخوام ازدواجتون رو خراب کنم ، می تونم کمکت کنم این مشکل رو حل کنی ، چون ... من جیمین رو می شناسم و اون به من گوش می ده ، این تقصیر من بود , من ولش کردم تا به آرزوهام برسم ، ن نباید برمیگشتم ، خیلی متاسفم جونگ کوک !

جونگ كوك به رز نگاه كرد و فهمید كه چرا جیمین طی این 10 سال از عشقش بهش دست نکشید ، اون لیاقتش رو داره .

_ میدونی که من خیلی دوست داشتم خودمو بهش ثابت کنم ، به هیچ چیز اهمیتی نمی دادم ، برای تبدیل شدن به چیزی که امروز ازم میبینی , سخت کار کردم و فکر کردم وقتی پیشش برمی گردم , خانوادش بدون هیچ مشکلی منو قبول می کنن ، و همش اتفاق افتاده اما ...

نگاهی به جونگنگ کوک انداخت و آرامی لبخند زد و دستش روی گونش گذاشت

_ اینقدر بد درباره ی خودت فکر نکن , خودتو حقیر حساب نکن ، تو خیلی زیبایی ، زیباتر از هر دختری !

رز گفت و به چشمای جونگ کوک نگاه کرد .

جونگ کوک قبل از اینکه دستش رو بگیره و بلند بشه , لبخندی زد .

_ باهام بیا

جونگ کوک قبل اینکه از اتاق برن بیرون گفت .

_جونگ کوک؟ هی ... کجا میریم ?

جونگ کوک تصمیم خودش رو گرفته بود ، نمی خواست خودخواه باشه ، تمام چیزی که جونگ کوک همیشه می خواست این بود که جیمین رو خوشحال ببینه و رز خوشبختی اونه .

𝑨 𝑺𝒆𝒄𝒐𝒏𝒅 𝒄𝒉𝒂𝒏𝒄𝒆 𝑨𝒕 𝒍𝒐𝒗𝒆 (Vkook) Translated ✅Where stories live. Discover now