PART 24

1.2K 171 19
                                    

ماه عسل برنامه ریزی شدشون فقط با یه تماس تلفنی از بین رفت. تهیونگ حالا تصمیمش رو گرفته بود که چیزی به جونگ کوک  نگه، اون اونقدری درد توی قلبش داشت که اگه میخواست هم نمی تونست .  کیم تهیونگ شاد و خندون بعد از ازواجشون یه شبه ناپدید شد و تهیونگ با ماسک سرد حاش رو گرفت .

تهجون  گیج شده بود ... نمی دونست چه اتفاقی براشون افتاده بود که اینقدر سرد شده بودن و تصمیم گرفته بودن به بوسان برگردن . و جونگ ذهنش درگیر بود و رفتار تهیونگ رو درک نمیکرد ... از دستش عصبانی بود . زیر لب زمزمه کرد . 

_ من ده سال باهاش زندگی کردم و اون این ده سال منو تحمل کرد ... من باید دینمو بهش ادا کنم . 

بنابراین وقتی به بوسان رسیدن جونگ کوک به چیزی فکر نکرد ... جتی متوجه ی تهجون و تهیونگ نشد و با عحله سوار تاکسی شد . 

_ ددی ... چرا پاپا اینقدر عجله داره ؟؟؟؟!!!

تهجون با تعحب پرسید . 

تهیونگ پسرش رو بلند کرد و لبخند غمگینی زد

_عشق باعث شده اون اینقدر عجله کنه ... نگران نباش 

با نگاهی شکست خورده گفت و تلخندی زد . 

تهیونگ توی اون لحظه اونقدر خسته بود که نمیخواست جونگ کوک رو متوقف کنه 

.....

جونگ کوک به سرعت از ماشین پیاده شد و به سمت بیمارستان دوید ، به هیچ چیز اهمیت نمی داد نگران جیمین بود .  با سرعت به  سمت پذیرش دوید .

_ پا ... پارک جیمین؟

پرستار با کمی تعحب به جونگ کوک که نفس نفس میزد  نگاه کرد و سرش رو تکون داد  و دفترش رو ورق زد و سرش رو بالا اورد .

_ طبقه ی 4 اتاق شماره 204 آقا

جونگ کوک قبل از اینکه با عجله از پله ها بالا بره تشکر کوچیکی کرد .

جونگ کوک از پله ها بالا رفت تا به طبقه 4 رسید . نفس نفس میزد و شماره های اتاق ها رو به ترتیب میخوند . 

_ 202...

_ 203...

_ 204 ! پیداش کردم 

ولی قبل اینکه وارد اتاق بشه کمی گیج به اطرافش نگاه کرد ... چرا بیمارستان اینقدر ساکت بود.

ولی سرش رو برای بیرون انداختن  افکار منفی تکون داد ... و خودش رو با دلیل اینکه ممکن این بیمارستان بیمارای زیادی نداشته باش ... قانع کرد . 

جونگ کوک سرش رو چرخوند و دنبال پزشک یا پرستاری گشت ولی اون طبقه کاملا خالی بود. ترسی توی قلبش حس کرد. این طبقه کاملا خالی بود.

نفس عمیقی کشید و در رو باز کرد. اما همه ی اون ترس ها به نگرانی توی قلبش ایجاد شد.

جیمین روی تخت دراز کشیده بود و ماسک تنفسی روی دهنش قرار گرفته بود .

𝑨 𝑺𝒆𝒄𝒐𝒏𝒅 𝒄𝒉𝒂𝒏𝒄𝒆 𝑨𝒕 𝒍𝒐𝒗𝒆 (Vkook) Translated ✅Where stories live. Discover now