PART 11

1.7K 297 76
                                    

.............................................................

جونگ کوک حدودا ده بار به جیمین زنگ زد ، اما جیمین مثل اینکه قرار نبود تلفن رو برداره . جونگ کوک آهی کشید و یه تاکسی گرفت و به خونه رفت .

طرف دیگه تهیونگ داشت به سمت خونش می‌روند و به امروز فکر می کرد .

جونگ کوک از شیشه به بیرون نگاه کرد و گذاشت باد بین موهاش به گردش دراد .

تهیونگ شیشه رو بخاطر اینکه هوای ماشین خفه بود ، پایین آورد .

" اون مشکلش چی بود ... آخه واسه چی اینقدر عصبی بود؟! "

" چرا نباید عصبی میشدم؟! اون اولین قرارم بود و بخاطر یه نفر سومی خراب شد"

" بعضی موقع ها درکش نمی کنم ... یه لحظه خیلی مهربونه ... اما لحظه ی بعدش عصبی"

" من دارم تلاش می کنم خودمو تغییر بدم اونم برای کسی که به یه ورشم نیست "

" ممکنه بخاطر این باشه که من بحت جیمین کشیدم وسط؟! "

" من از این جیمین هیونگ خسته شدم،. اصلا تو چرا داری با من ازدواج میکنی؟! "

" فک کنم من باید ازش عذر خواهی کنم "

" بهرحال ... من باید ازش معذرت خواهی کنم چون اونجا ولش کردم ... "

جونگ کوک کرایه ی ماشینو داد و وارد خونه شد .

_ هی هرزه اصلا می دونی الان چه ساعتی؟!

_ مام ... منظورم اینه که ... خاله ! من برای این وقت ندارم

و از پله ها بالا رفت .
.
.
.

تهیونگ وارد اتاق شد و کراواتشو شل کرد .

_ ددییی

تهجون وارد اتاق شد و تهیونگ رو بغل کرد که باعث ایجاد لبخند کوچیکی روی لباش شد .

_ خونه ی عمو جین بهت خوش گذشت؟!

_ ارهههههه، مامانی چطوره ؟!

تهیونگ چشماشو چرخوند و نگاهشو از تهجون گرفت .

_ نمی دونم شاید داره وقتشو با جیمین هیونگش میگذرونه ...
.
.
.

جونگ کوک وارد اتاقش شد . اما جیمین اونجا هم نبود .

"شاید به پیش رزه"

با خودش فکر کرد و و آهی کشید و با اخم به سمت حموم رفت .

" چرا نمی تونم باهات لاس بزنم ؟"

" برو با رز لاس بزن"

" اون برای فیلم برداری توی کمپانیه پس من با تو
لاس میزنم."

جونگ کوک آهی کشید و آب گرم باز کرد. آب از روی ماهیچه هاش حرکت می کردند .

" اونا کنایه امیز بودن ... نباید الکی امیدوار بشی جونگ کوک"
.
.
.

𝑨 𝑺𝒆𝒄𝒐𝒏𝒅 𝒄𝒉𝒂𝒏𝒄𝒆 𝑨𝒕 𝒍𝒐𝒗𝒆 (Vkook) Translated ✅Where stories live. Discover now