پارت بیست و سوم"شوهرت پَرید"

669 156 33
                                    

_پادشاه قلبم♡○♡

+بله؟؟(با تعجب)

_توی تک ستارم تویی

+ام چیز میگم مادر جونگ کوک گفتن بیاید پایین براتون سوپ خاری درست کردن و ببخشید وسط معاشقتون مزاحم شدم

کوک :عه ام‌چیز نه نه این‌دوست چیزم یعنی دوست پسرم  نیست دوست معمولیمه مگه نه مامان

+مامان؟

_جانم فرزند.... کوکی جانم ؟

کوکی:بریم سوپ بخوریم

_بریم

+خوب من زودتر میرم
و سریع از اتاق رفت بیرون
چرا؟چرا؟ضربان قلبم اینقدر تند میزنه؟اها یاد این آهنگه افتادم که میگه
(ضربان قلب من تند میزنه...میخواد آروم بزنه..نه دیگه نمیتونهههههه اوه اوه اوه اوه اوه لالای اوا اوه اوه اوه اوه )
توی اون چشماش  ارامش خاصی بود که بازم یاد اهنگی افتادم که میگه
(چشاش...اوج ارامشه...نباشی قلب من...نفس نمیکشه
"نویسنده:خوبه اهنگای ایرانی رو بلده:/پاره")

و اون لب هاش اههههههه فقط برا ساک نه برای چیز خوبه  برای چیز؟؟اره چیز !اه باش چی میگممممم(خود درگیری داره)

_جین جین

+اوف تو فقط صدام کن لعنتی

_هیونگی هیونگگگگ باتوام

+بشین رو دیکم
_هیونگ(جیغ کوکی)پاشو بریم‌پایین دیگه هنوزم نفهمیدم‌چرا اون پسره خونمونه ایش
از افکار چرت و پرتم‌کشیدم بیرون و پا شدم و خودم‌ و درست کردم‌که لحظه اخر جیغ کوکی رو شنیدم
_یا خدااا شلوارممم چرا خیسه؟؟؟

+کام توعه بیب

_خفه شو هیونگ بی ادب سحهبتجس

+ابله پای تو تا حلق من بودا الان متوجه خیسیش شدی؟تازه این اب دهن هرکسی نیست آب دهن عشقته
هندسامته نفسته

_چنددددددش هیونگ تو برو من این کثافت و بکنم وای باید برم حموم 
و این یه خرگوش پریود شده سمت حموم رفت سری تکون دادم و با غرور و سینه ستبر (؟)به سمت میدون صبحانه رفتم
اروم و خیلی شیک از پله ها میومدم پایین که نگام به اون پسر جیگره افتاد که بهم نگاه میکرد
اون لباش،چشاش،موهاش،گوشاش،لباش،وایسا...دوبار لباش و گفتم؟(وجدان:اره احمق اسکول)حالا بیخیال همش و همش یه الهه زیبایی افریده بود و اه میتونم با نگاه کردن به دیکش همین الان بیام(وجدان:چه ربطی داشت؟) از نویسنده بپرس

*نویسنده سوت زنان درحال نوشتن*
*اوا کی با من بود؟*
*نویسنده خر ذوق*
بشین بنویس باو شاسکول
*نویسنده افسرده در حال نوشتن*
همینطور نگام به اون جیگر بود که همه چی صحنه آهسته شد
نویسنده:
(اقا همه چی رو اروم بخونید خیلی اروم🤣)
گیر کردن پاش لای پله ها
نامجون و لبخند ملیح:سلامممممم
ننه کوکی با چشای گرد شده:جییین مواظب باش(صداشون همه کلفته😹)
کوکی پر عضله
همه اینا رو مخ جین رفته بود که مثل اون پسره چرا قد بلند نیست؟
چرا مثل جیمین کیوت نیست؟
چرا کوکی با اینکه ازش کوچیکتره پر عضلس و اون فقط یه شکم پف پفی داره
همه چی رو مخش رفته بود همه چی تکرار میشد حرفای بقیه
_جین تو تپل منی
+جین میای کونامون بهم بمالیم؟(نمیدانم این چه سمیه ولی تو مغزش بود دیه:/)
_بخولم شکمت وووو
+میای بشاشیم؟
_اه محکم تر(پورن://///)
ننه ش که با قابلمه افتاده بود دنبالش
باباش که اومد با دمپایی بزنتش ولی دمپاییش خورد سر ابجی کوچیکترش که نوزاد بود(الهههههی🥺😹)
کوکی که مست کرده بود و قصد داشت جین و لخت کنه(جیکوک😐)
زندگی
بی پولی
اقتصاد
بی چارگی
سینگلی
نامجون
قد بلند
همه چی ایست کرد
و جین خودش رو روی ابرا میدید در مقابل پسری که شبیه خودش بود
درحالی که یه لباس سفید و بال های فرشته مانندی پشتش بود لبخندی زده بود و انگشاش و بهم وصل کرده بود و حرف میزد و پشتش یه دروازه طلایی بود
_به دنیای مردگان و بدبختان خوش اومدید من وجدان تو هستم ای جین خدا مرگت دهد ‌که باعث سر افکندگی جین های کوچولوت شدی
خوب؟جین های کوچولوش کیا بودن؟
این سوالی بود که تو مخ جین بود و در همون لحظه دراوزها باز شدن و جین های کوچولو ریختن بیرون
جین با رنگ قرمز،سبز،آبی،صورتی و همشون یه جمله رو میگفتن
_شوهرت پریدد،،حالا شوهرت پرید
.
.
.
.
.
.

خوب یه پارت سم آوردم بشوره ببره بدبختیارو
والا🔪😐
فیک جدیدمون که نیلو توش تر زد یه پارتش اپ شده :)خواستید بخونیدتش ولی خو اولویت من این فیکه
یه سوال؟
توی این فیک
شخصیت کدوم از کارکتر هارو دوست دارید؟
من بشخصه همشون ولی رو جونگسو بابای کوک کراش دارم شدید🤣🤣
خوب دیه زیاد زر زدم‌
دوستتون دارم یه عالمه اندازه یه قابلمه❤💃
زرچانی که چهارشنبه امتحان داره و چیزی نخونده:)






my Professor BitchWhere stories live. Discover now