Ch22: Eye for An Eye

10.2K 1.9K 1.6K
                                    

هاییی صوری بخاطر تاخیر، اومدم مسافرت و اگه بدونید توی چه وضعیتی نوشتم اینو هق**
لاو یوووو، یادتون نره نظر بدید لاولیای من💗💋💋

::::::::::
برای لحظه طولانی تهیونگ خشک شده بود.
مغزش تکون خوردن هلیکوپتر و حرکتش رو به سختی هضم کرد و همین که به خودش اومد و خواست حرکتی کنه، میلا با خونسردی به کره ای گفت:

- پیشنهاد میکنم اون کار رو نکنی. ممکنه هلیکوپتر اندازه هواپیما ارتفاع نگیره، ولی تقریبا مطمئنم از همین ارتفاع هم میمیری.

بزاق توی دهانش سنگ شده بود. پانیک نکن. پانیک نکن تهیونگ.
"باهام نفس بکش مالیشکا"
صدای جونگ کوک توی سرش پیچید و تهیونگ خودشو مجبور کرد نفسی بکشه و از حمله اش جلوگیری کنه.
اوکی. اوکی اون می تونست این کارو کنه. مشکلی نبود.

- اشتباه بزرگی کردی.

اولین حرفی بود که از دهانش بیرون اومد و  حتی خودشم از لحن خونسردش جا خورد. میلا صرفاً لبخند کوچیکی زد و چشم های عسلیشو باریک کرد:

- به نظرم بیا هر کدوممون نگران اشتباهای خودمون باشیم. تنهایی وارد یه تله شدن؟ می شه گفت که تصمیم تو هم چندان درست نبوده.

تهیونگ نتونست موافقت نکنه.

- شاید. ولی اشتباه من باعث مرگم نمی شه. تو ولی از طرف دیگه... امکان نداره بعد از این کارت زنده بمونی.

و دقیقا توی همون لحظه مردی که جلوی هلیکوپتر نشسته بود و به نظر شبیه خلبان می اومد سرشو کمی کج کرد و بلند گفت:

- از روی زمین دارن تعقیبمون می کنن ارباب.

صورت میلا حتی ذره ای از نگرانی هم نشون نمی داد.

- مسیر رودخونه رو برو و گمشون کن.

- بله خانم.

هلیکوپتر جهتشو عوض کرد و تهیونگ دندوناشو به هم فشرد تا صورتشو خونسرد نگه داره.
فاک. فاک. فاک. این خوب نبود.
جونگ کوک دیوونه می شد. و همش تقصیر تهیونگ بود.

لعنتی. چطور اصلا این اتفاق افتاده بود؟
مغزش با سرعت هزار در حال پردازش بود. کِی؟ چطور؟ توسط چه کسی؟ بهشون خیانت شده بود؟
ولی نه. به اون ها خیانت نشده بود. به هیون می خیانت شده بود.
تمام مدتی که اون فکر می کرد داره نیکولای رو بازی می ده، نیکولای داشته اون رو بازی می داده.

احتمالا خیلی وقت پیش متوجه شده بوده هیون می کیه و از همون موقع درحال بازی دادنش بوده، به امید این که یه روزی از طریق اون بتونن جونگ کوک رو پیدا کنن.
جونگ کوکی که از روسیه فرار کرده بود چون خانواده اش سرشو می خواستن.
و حالا حتی چیز بهتری گیرشون اومده. وسیله ای که باهاش می تونستن جونگ کوک رو شکنجه کنن. تهیونگ.

𝗦𝘁𝗼𝗰𝗸𝗵𝗼𝗹𝗺  | KOOKVWhere stories live. Discover now