"𝐛𝐥𝐮𝐞 𝐑𝐨𝐬𝐞"|1

4.9K 288 29
                                    

jimin

موهای آبیم رو به سمت بالا هدایت کردم ولی چه فایده که دوباره توی صورتم ریختن.
به سر در شرکتvkookنگاهی انداختم و نفس عمیقی کشیدم تا استرسم کاهش پیدا کنه.

وارد شرکت شدم و مستقیم به سمت آسانسور حرکت کردم.
دکمه طبقه دوازده رو زدم و منتظر شدم در آسانسور بسته بشه.
با قراره گرفتن دستی جلوی دوربین آسانسور دوباره در ها از هم فاصله گرفتن و دو نفر وارد شدن.
برای اینکه به اون دو نفر برخورد نکنم خودم رو تا حد امکان عقب کشیدم.
حتی سرم رو بالا نیاوردم تا ببینم مرد هستن یا زن.
ولی با ایستادن یکیشون کنارم و با بوییدن عطر خنک و سردش متوجه شدم این یکی یه مرده.

با شنیدن صدای بمی سرم رو بالا آوردم و با دیدن مرد خوش قیافه ای و البته عضلانی رو به روم ابرویی بالا انداختم.
×تا آخر وقت اداری باید سعی کنیم یه دستیار شخصی انتخاب کنیم.
_باهات موافقم.
آسانسور در طبقه چهارم ایستاد، و کلی زن و مرد وارد شدن.
که باعث شد خودمو عقب بکشم و خیلی بیشتر به اون مرد بچسبم.
وقتی در آسانسور بسته شد نگاهی به وضعیتم انداختم.
از پشت داخل آغوش همون مردی بودم که عطر سردش کل اون اتاقک کوچیک رو گرفته بود.
و از جلو در حصار آغوش همون مردی بودم که صداش زیبا ترین ملودی دنیا بود.

با ایستادن در طبقه نهم و وارد شدن دو نفر دیگه، باعث شد بیشتر به عقب قدم بردارم.
و اینجا بود کاملا چفت اون دوتا شده بودم
به دلیل خوب نبودن جام کمی تکون خوردم که سفتی چیزی رو روی باسنم حس کردم.

با تعجب سرم رو بلند کردم و از آینه جلو به اون مرد نگاه کردم که دیدم داره با نیشخند به پایین نگاه میکنه.
اخمی کردم و سعی کردم فاصله بگیرم که از جلو به فرد رو به روم بیشتر چسبیدم.
با صدای باز شدن در آسانسور نفس راحتی کشیدم و سعی کردم از بین اون دوتا بیرون بیام.

با خروج از آسانسور به سمت میز منشی حرکت کردم و با صدای آرومی گفتم
+سلام، برای استخدام اومدم.
#بفرمایید بنشینید تا با آقای جئون و آقای کیم صحبت کنم.

با نشستن رو صندلی گوشیم رو بیرون آوردم و مشغول چت با هوسوک و یونگی شدم.

#بفرمایید داخل.
گوشیمو داخل جیبم گذاشتم
و به سمت اون دختر قدم برداشتم و کمی محکم گفتم کدوم اتاق.

دختر سرشو بلند کرد و با خنده ای که معلوم بود داره جلوی خودشو میگیره گفت
#شما به جز این در
و اشاره و به در قهوه ایه انتهای راهرو کرد ادامه داد
#در دیگه ای میبینید؟!
لبمو محکم گاز گرفتم و اون موقع متوجه سوتی که دادم شدم.
لبخند زوری زدم و بعد به سمت همون اتاق راه افتادم.

با زدن چندین تقه به در و صادر شدن اجازه با سری پایین وارد اون دفتر شدم.

_بفرمایید بنشینید
آروم روی صندلی نشستم و مدارکم رو روی میز قراره دادم.
سرم رو که تا اون موقع پایین بود رو بالا آوردم و با دیدن همون دوتا مرد داخل آسانسور اخم کردم.
اونا هم با دیدن ابروهاشون بالا پرید و لبخند مرموزی روی لب هاشون شکل گرفت.

همونی که صداش قشنگ بود اومد رو به روم نشست و باز با صدای دلنشینش من و تو هپروت برد.
×اسم
+پارک جیمین
×مدرک
+لیسانس برنامه ریزی
×سن
+۲۵
_شما استخدامی.
اخمی کردم و با نگاه مشکوکی رو به اون دو لب زدم.
+ولی شما روزمه کارم رو نگاه نکردید، هیچ شرکتی با پرسیدن دوتا سوال از طرف استخدامش نمیکنن.

با تموم شدن حرفم خنده ی بلند اون دو تا بلند شد
و بعد همون پسره که دستاش پر از تتو بود گفت
_پارک جیمین شرکتvkookهیچ شرکتی نیست..
ادامه حرفش رو اون پسره ی خوش صدا ادامه داد.
×و باید بگم که در این زمینه انقد فعالیت کردیم که بدون دیدن روزمه کاری و با پرسیدن چندتا سوال متوجه بشیم که طرف اهل کار هست یا نه
سری تکون دادم و اروم گفتم
+کی شروع به کار میکنم؟
_×همین الان.
اهانی گفتم و سر جام بلند شدم.
و با صدای آرومی گفتم
+شمارو چی باید صدا کنم.
_دد...
خواست ادامه بده که صدای هول زده اون یکی شنیده شد.
×چیزه من کیم تهیونگ هستم و اون هم جئون جونگکوکـ
و بعد برگشت طرف آقای جئون و اخم کرد.
دلیل این هول زدگی و این اخم رو نمی فهمیدم و خب علاقه ای برای دونستن این موضوع ندارم.

_________________________

خب خب خوشگلای من.
اینم پارت اول رز آبی و هنوز پارت دوم هم داره.
و خب باید یه خبر بد بدم.
چون که قراره شرطی باشه.
چراا؟!
چون من عاشق کامنت های شمام
و دیوونه ووت هاتون.
برای زیبا شدن وانشات باید از کلیشه ها استفاده شه.
پس پارت بعد قراره از کلیشه ها استفاده کنم
(ولی به اندازه).
شرایط آپ پارت بعد:👇🏻

ووت=+15
کامنت=+20

حتی اگه نقطه هم بفرستید قبوله

موفق باشید.

𝗩𝗮𝗻𝘀𝗵𝗼𝘁ᵛᵐⁱⁿᵏᵒᵒᵏWhere stories live. Discover now