معذب روی مبل جا به جا شدم تا نگاه خیره اشون رو از روم بردارند. _پس تصمیمت رو گرفتی؟ سری تکون دادم و زیر چشمی بهشون خیره شدم. _تهیونگ پاشو برو قرارداد رو بیار تهیونگ سری تکون داد و سریع بلند شد و سمت یکی از اتاق ها رفت _لیتل داری خجالت میکشی؟ میدونی که بعداز امضای قرارداد باید بی شرم باشی اخم هامو کشیدم توی هم و با همون اخم ها تو جفت چشماش خیره شدم +کی گفته من خجالتی ام؟ فقط از نگاهت وایب خوبی بهم دست نمیداد اوکی اقای جئون؟ _اوه بیبی، تو هنوز یاد نگرفتی باید ددی صدام کنی؟ نگاه گیجی بهش انداختم و یهو به سرم زد بیخیال این قرارداد فاکی و این دوتا مشنگ دیک پرست بشم ولی خودمم میدونستم اگه بخوامم نمیتونم از اینجا فرار کنم. ×خب اینم قرارداد و بعد برگه ای رو روی میز گذاشت و خودشم کنار جونگکوک نشست. _خوبه لیتل میتونی امضاش کنی.. سری تکون دادم و قرارداد رو با دستم به جلوی خودم کشیدم. مردد به دو فرد رو به روم و بعد قرار نگاه کردم و ناگهان امضایی زدم تا منصرف نشم. و اصلا حواسم نبود این کار ناگهانیم باعث شده بود یادم بره که اول باید قرار داد رو میخوندم و با هرچی که مشکل داشتم یه علامت میزدم کنارش تا استفاده نشه. صدای خنده های تهکوک باعث شد به خودم بیام و با گیجی بهشون خیره شدم. +چیش.. ده ×هیچی لیتل بوی فقط نمیدونستیم انقد عجله داری که یادت رفته قرارداد رو بخونی +اوه خواستم برگه رو بردارم تا ببینم چی نوشته که زودتر از من دست تتو شده جونگکوک وارد عمل شد. _نو نو.. بیبی تو دیگ امضا کردی و نیازی نمیبینم بخونیش +ایششش ×تو نمیخوای قوانینت رو بهمون بگی؟ +اممم خب... وقتی با منید با هیچکس دیگه وارد رابطه نشید. _×قبوله +اجازه بدید برم بار _+نوچ +با خودتون من و ببرید بیرون _×قبوله +توی رابطه بهم اهمیت بدید و فقط به فکر خالی کردن کمرتون نباشید _صد درصد ×چشم لیتل +وقتایی که سکس نمیکنیم باهام مهربون باشید _×قبوله +اممم دیگه... ا.. اگه بخوام قرارداد رو فسخ کنم... _خسارت میپردازی +ها یعنی چی؟؟؟ _یعنی همین +هوم.. ×بعدا درموردش حرف میزنیم... لیتل بوی بیا بریم اتاقت نشونت بدم. +م.. من اینجا میمونم!! ×معلومه.. پاشو ببینم +هوم بلند شدم و پشت سرش راه حرکت کردم. از پله های مارپیچی بالا رفت و دقیقا همون در اولی رو باز کردم و دستشو پشت کمرم گذاشت و منو به جلو هل داد. با دیدن اون اتاق به اون بزرگی و زیبایی دهنم باز موند
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
(اتاق جیمین)
+ا.. اینن برااا منههه؟ _معلومه کیوتک من با ذوق چرخیدم سمتشون نمیدونم چیشد که این شد. سریع لبامو روی گونه تهیونگ گذاشتم و محکم بوسیدم. به خودم اومدم دیدم چه کاری انجام دادم سریع خودمو عقب کشیدم که دستم کشیده شد و توی بغل گرمی فرو رفتم _بوسه من و ندادی بیب سرمو بالا بردم و با خجالت لبامو روی گونه جونگکوک گذاشتم. _هوووم خوبه خواستم ازش فاصله بگیرم که یهو چونم و گرفت و لباشو روی لبام کوبید دستمو روی سینه های بزرگش گذاشتم تا به عقب هلش بدم که یهو جری تر شد و لب پایینمو گاز محکمی گرفت و باعث شد طعم خون رو توی دهنم حس کنم. زبونشو توی دهنم میچرخوند و خشن میبوسید. با صدای تک خنده کنارمون سریع به عقب هلش دادم و ازش جدا شدم ×معلومه ددی جئون طاقت ندارن. _فاکک تهیونگ اون لباش زیادی خوشمزه است. ×اعه راست میگی؟ و کمی جلو اومد تا لباشو به لبام بچسبونه که به خودم اومدم و سریع فرار کردم و سمت تخت رفتم. ×بعدا به حسابت میرسم بیبی +باشه _بیبی فردا تو فردا امتحان داری؟ +اره، اونم امتحان شیمیی کم مونده بود بزنم زیر گریه که کوک گفت _میسپرم وسایلت رو بیارن، خودم باهات کار میکنم چشمام درشت شد +تو شیمی بلدی؟ _کامان بیب ددی رو هنوز نشناختی +هوم _توی این سه سال میشناسی چشمام از این حرفش گرد شد +چیییی سه ساللللل؟؟؟ نیشخندی زد و یه قدم بهم نزدیک شد _بیب تو واقعا قرارداد رو نخوندی نه؟ +معلومه که نخوندمممم _قراره تا اخر سال پایانی پیشمون باشی +وااااای _هیش داد نزن... کاری نکن بخوابونمت رو تخت +میبندمممم چشممم _خوبه.. الانم برو استراحت کن تا وسایلت و بیارم +پیشم میمونی؟ _نه.. برو بخواب سری تکون دادم و روی تخت دراز کشیدم. _ناراحت نشو کار دارم و بعد از در اتاق خارج شد. و من موندم و اینده ای نامعلوم....
______________________________________
به به! پارت گذاشتم حمایت کنید حمایت کنید پارت بعد اسماته(BDSM) کامنت: ۵ ووت: ۱٠ خدایی شرط ها کمه امیدوارم حمایت کنید
