⚡part 18⚡

1K 272 402
                                    

سلام به پاترهدای گلم:)

حرف هام رو آخر پارت میگم.

ووت و کامنت یادتون نره.⁦❤️⁩
_________________________________

د.ا.د سوم شخص

-تو اینجا چه غلطی میکنی؟
نایل با صدای زمزمه مانند اما عصبانی از زین پرسید.

+همون غلطی که شما میکنید. فضولی و سرک کشیدن.
زین انگار که واضح ترین جواب دنیا رو بلد باشه با حالتی پوکر گفت.

-این موضوع به تو ربطی نداره.
نایل با اخم گفت. دعوا کردن با زین آخرین چیزی بود که دلشون میخواست.

+اوه جداً؟ اونوقت به شما ربط داره؟
زین ابروهاش رو بالا انداخت و پرسید.

-معلومه که ربط داره. هر چیزی که به ققنوس سیاه ربط داشته باشه به برادر منم ربط داره و در نتیجه به منم ربط داره! اصلا تو از کجا میدونستی اونا درباره چی حرف میزدن؟
هری سعی کرد تمام ترس و حس بدی رو که با دیدن زین به سراغش اومده بود رو کنار بزنه و از خودش دفاع کنه. هرچند صداش به طور واضحی میلرزید. بعید نبود که زین همینجا خِفتشون کنه و بلایی سرشون بیاره.

+نمیخوام بهت بگم چون اونموقع دیگه دهنت بسته نمیشه. من فعلا کاری به تو و اون برادر روانیت ندارم. برای موضوع دیگه ای اینجام. به نفعتونه بهم کاری نداشته باشید.
زین با بی حوصلگی توضیح داد‌.

-میخوای چیکار کنی؟
نایل با اخم و کنجکاوی پرسید.

+واضح نیست؟ میخوام به مناسبت هالووین یه گشتی تو جنگل ممنوعه بزنم.
زین سعی کرد در حین اینکه تیکه میندازه حالت جدی و پوکر صورتش رو حفظ کنه. اون دو تا از این احمق تر هم میتونستن باشن؟

-ما هم میایم.
هری بلافاصله گفت.

+اره راست میگه ما هم- وایسا ببینم هری چی میگی؟
نایل سریع به سمت هری چرخید و نگاه گیجی بهش انداخت.

-ببین این فرصت خوبی برای اطلاعات جمع کردنه. من حاضرم هر کاری کنم تا بی‌گناهی هنری ثابت بشه. یادته استاد استارک دربارش چی میگفت؟ ما فقط میریم که بفهمیم چه خبره.
هری نایل ر‌و چند قدم اونور تر کشید تا باهاش مشورت کنه و راضیش کنه. با صدای آرومی حرف زد ولی زین هنوز میتونست حرفای اون دو نفر رو بشنوه. بخاطر این رفتار احمقانه شون پوفی کشید و چشم‌هاشو تو حدقه چرخوند.

+زده به سرت؟ اولا که این کار ممنوعه، دوما اینکه اگه بلایی سرمون بیاد چی؟ نشنیدی فیلچ چی گفت؟ تازه همین الان فهمیدیم اینجا دراکولا و گرگینه دارهههه!
نایل هم از لای دندون هاش با صدای آروم جواب داد ولی حرص خوردنش حتی از رو لحنش هم معلوم بود‌.

-هیچ اتفاقی نمیفته. حداقل امیدوارم که نیفته. خب اون جنگل اطراف مدرسه‌س پس نمیتونه خیلی خطرناک باشه. در ضمن اگر هم اتفاقی بیفته، من چند تا ورد دفاعی خوب بلدم. تا وقتی جشن هالووین داره برگزار میشه میریم وقبل از تموم شدنش برمیگردیم‌.
هری سعی کرد نایل رو قانع کنه. اما تقریباً بی فایده بود چون نایل هنوز با اخم بهش زل زده بود.

Hogwarts Mystery [L.s] [Z.M]Where stories live. Discover now