Plot Twist || Persian Translation

13 & 14.KT

Taehyung's Pov~

بعد از تقه ای که به در اتاق قدیمیم زدم اپریل در رو باز کرد.
"به مطبم خوش اومدی."با افتخار گرفت و به اطراف اتاق اشاره کرد.

کاملا با موقعی که این جا بودم فرق کرده بود. همه جا پر از تجهیزات پزشکی شده بود. تخت نامجون با یکی از اون تختای پزشکی جایگرین و اپریل روی تخت من میخوابید. یه میز به همراه کامپیوتر رومیزی و یه ویلچر گوشه ی اتاق به چشم میخورد.

"باورم نمیشه واقعا اینجارو مثل یه مطب دکتر کردی." جونگکوک وارد شد."کارت خوب بوده."

اپریل لبخندی زد."ممنون، من تموم تلاشم رو کردم. بیاید تو بشینین."

دنبالش رفتیم و تا روی تخت خوابیدم بلوزم رو بالا کشید. اولین کاری که کرد پیدا کردن ضربان قلب بچه بود که بهمون گفت کاملا سالمه. بعد هم ژل رو روی شکمم مالید. نسبت به دو هفته ی گذشته شکمم خیلی بزرگ تر شده بود.

"هفده هفتته. چه حسی داری؟"پرسید.

"خوبم، واقعا خوبم."بهش جواب دادم.

"عالیه. هنوز حرکتی چیزی احساس نکردی؟"

"نه."

لب هاش رو بهم فشرد."عجیبه. حدود هفته های شونزده باید یکم حرکت احساس میکردی."

وحشت کردم."بچه خوبه؟"

اپریل سرش رو تکون داد، بعد هم صفحه نمایش کامپیوترش رو به سمتم چرخوند."بیا خودت نگاه کن."

نفسم حبس شد. میتونستم همه چیو ببینم. سرش بدنش پاهاش دستاش...اون یه آدم واقعی بود.

"ته! نگاه کن اون یه آدمه."جونگکوک به آرومی افکار من رو بیان کرد.

"خب میخواید جنسیتش رو بدونید؟"اپریل پرسید.

چشمام رو چرخوندم و نگاهم رو به جونگکوک دادم، صبر کردم تا توضیح بده. نیشخندی زد.

"خب فقط باید به من بگیش."این حرف رو زد و هنوز پوزخند به لبش بود.

اپریل نگاهش رو از من به اون داد."و چرا؟"

"ما یه نقشه کشیدیم که اونجا به ته راجع به جنسیتش بگیم. اونقدرام مشتاق نیست، اما نمیدونه قضیه از چه قراره. عاشقش میشه."بهش چشمک زد.

اپریل خندید."باشه،خب. پس فقط به تو میگم."

بهش اشاره کرد تا دنبالش به گوشه ای از اتاق بره. توی گوشش زمزمه کرد و صورت جونگکوک درخشید.

"اوه بیخیال. بهم بگو. دارم از فضولی میمیرم."غر زدم.

"چرا نمیتونیم بهش بگیم؟"اپریل با کنجکاوی پرسید.

"بیا نقشمون رو بهت بگم."جونگکوک گفت و چیزی رو داخل گوش اپریل زمزمه کرد.

اونم بهم نیشخند زد."خیلی نقشه ی باحالیه."