Taehyung's Pov
وقتی یونگی و جونگکوک هر دوشون برای کار از خوابگاه خارج شدن من به اتاق جیمین رفتم.
"سلام چیم، شوفاژ اتاقم خراب شده و نمیدونم چطوری درستش کنم داشتم ار سرما یخ میزدم که تصمیم گرفتم بیام پیشت."گفتم و خودمو روی تخت هوسوک پهن کردم."هوسوک کوش؟"
جیمین شونه بالا انداخت."داره یه کارایی با نامجون میکنه. مطمئن نیستم. میخواستم لایو بذارم."به میزش اشاره کرد.
پرسیدم."اوه ببخشید، من برم؟!"
گفت."اگه میخوای همونجا بمون."
تصمیم گرفتم بمونم، همون طور که جیمین لایوش رو شروع کرد گوشیمو در اوردم. برنامه ی بارداری رو باز کردم که بهم نشون میداد الان تو هفته ی بیست و پنجمم و بچم به اندازه ی گل کلمه. داشتم بازی میکردم که جیمین گفت."همه میپرسن که وی خوبه. اون حالش خوبه. اون اینجاست. سلام کن وی."جیمین دوربین رو چرخوند و من توی دید قرار گرفتم.
دستمو تکون دادم."سلام آرمیا."
و بعد اون تازه فهمیدم چه خبر شده. جیمین فوری دوربین رو چرخوند و خداحافظی کرد، بعدم لایو رو قطع کرد.
جیمین تو یه نفس گفت."اوه خدای من، چقدر احمقم. نمیدونم چرا همچین غلطی کردم. اصلا یه ذره فکر نکردم، جای عقل پشکل تو کلمه."
جواب دادم."تقصیر تو نبود."
"واقعا همچین اتفاقی افتاده؟ اونا...اونا دیدنش؟"همون لحظه سجین در اتاق رو باز کرد و پرید داخل.
نشستم، همه جای بدنم کرخت بود."سجین؟ تو کی..."
"جیمین!"سجین حرفمو برید و به سمت جایی که جیمین نشسته بود هجوم اورد."همین الان چه غلطی کردی؟"
جیمین خودش رو عقب کشید."دیدیش؟"
سجین فریاد زد."آره، دیدمش! دیدم که تو دوربین رو چرخوندی و تهیونگی رو نشون دادی که با شکم گندش روی تخت لم داده بود."
فوری دستم رو دور شکم به حالت تدافعی حلقه کردم.
"شرمندم. واقعا هستم. احمقانه ترین کاری بود که توی کل زندگیم کردم و توی این زندگی لعنتی خیلی کارای احمقانه انجام دادم."
سجین نفس عمیقی کشید."طوری نیست. ببخشید که سرت فریاد زدن. اما واقعا احمقانه بود."
جیمین سرش رو چند بار تکون داد."میدونم."
انگار توانایی حرف زدنم رو از دست داده بودم.
"هیچ راهی نیست که جواب بدیم، اما میتونین سر این که یه مشت آدم از صحنش اسکرین شات گرفتن شرط ببندین."سجین گفت، نشست و سرش رو بین دستاش گرفت."نمیدونم باید باهاش چیکار کنیم."
ВЫ ЧИТАЕТЕ
Plot Twist || Persian Translation
Фанфик...Complete... ▪︎بخشی از داستان: "تو حامله ای!" "شاید من زیست شناسی رو افتاده باشم اما در این حد میدونم که این غیر ممکنه." ▪︎مقدمه: بی تی اس در دوران موفقیتشون به سر میبرند. مراسم ها،تموم شدن بلیطای کنسرت و میلیون ها فالور توییتر همراه با کامبکی که...
