Shot 15

414 81 7
                                    

دم در داروخونه ایستاده و مضطرب بود! لعنتی!
دوست دختر کوفتی لوسش بهش دستور داده بود که کاندوم خاردار توت فرنگی بخره تا یه شب هات و پرحرارت رو تجربه کنن!! 
چانیول اصلا دلش نمیخواست اون دختر قدکوتاه با اون سایز ضدحال رو دوباره جلوی خودش لخت ببینه و از هودی هایی که میپوشید و بدنش رو پنهان میکردن متنفر بود!

" وای اوپا آروم تر دردم گرفت. اوپااااا سایزمو دوست داری؟ فیت دستاته؟ اوپا آرایشم قشنگه؟ اوپا خیلی برای من بزرگی برو یه فکری به حال خودت بکن! اگه بیای خاستگاریم ردت میکنم چون خیلی بزرگی! باید قرص بخوری تا یکم کوچیک تر بشی. اوپا پنتی صورتی چرک یا سبز لجنی؟ زرد قناری؟ اوپا چرا نگاهم نمیکنی؟ خیلی جذابم میترسی زود بیای؟ "

و چرندیاتی از این قبیل!
اون کَنه لعنتی کاندوم مربوط به دفعه پیش رو خودش جور کرده بود و حالا چانیول باید همچین جهنمی رو از داروخونه خریداری میکرد.
بعد از اینکه تقریبا خلوت شد، دستگیره رو فشار داد و کپش رو پایین تر کشید. خجالت میکشید و این قضیه براش اکوارد بود. دستهاش رو توی جیب هودی بزرگ و مشکیش فرو برد و به طرف پسری که پشت پیشخوان ایستاده بود، رفت.

+ ام ساری، میشه یدونه از اونا بدین؟ توت فرنگی شو لطفا.

پسر جوون عینکش رو روی تیغه دماغش جابجا و لبه های روپوش سفیدش رو از هم دور کرد:

- کدوما؟

چانیول دستهاش رو مشت کرد و یکم جلوتر رفت تا کسی صداش رو نشنوه:

+ اونایی که توی اون قفسه ان.

نگاهی به چشمهای خبیث اون پسر انداخت و اخم کرد.

- کدوما دقیقا؟ اونجا هزار تا قفسه هست خب...

لبهاش رو بصورت ظاهری اویزون کرد و شیطنت از چشمهای ریزش میبارید.

+ کاندوم میخوام!

- اووو یس. کامان از کدوم کاندوما میخوای؟

به صورت سرخ شده چانیول نگاه کرد و خندید. پسر بلندتر مطمئن بود که اون عوضی عمدا با صدای بلند حرف زده تا خجالت زدش کنه. توی ذهنش بهش فاک نشون داد و تکرار کرد:

+ گفتم که توت فرنگی باشه. 

- توت فرنگی دوست داری؟

چانیول عصبی نگاهی به تگ روپوشش کرد:

+ نه، بیون بکهیون! از توت فرنگی متنفرم!

میخواست داد بزنه اما نمیشد. وضعیت ناجوری بود.

- اومو بد شد که، اخه من خیلی دوست دارم.

+ به من هیچ ربط کوفتی ای نداره! زود باش باید برم.

- آپشن دیگه ای مدنظرت نیست؟

چانیول این یکی رو خیلی خیلی اروم گفت. کاملا به پیشخوان چسبید و بکهیون به قفسه های پشت سرش نزدیکتر شد تا ازش فاصله بگیره‌.

ShotsWhere stories live. Discover now