Part 12

1K 125 455
                                    

توی انباری کوچک دنبال جایی بودم تا با نگاه بهش از نگاه کردن به تیون در برم و طولی نکشید که به یکی از طراحی ها نگاهم خیره شد و گفتم :

_نمی دونم فراموش شدن درد بیشتری داشت یا فراموش کردن ... ولی دارم فراموش می کنم فراموش شدنم رو ...

________________________________
Taehyeon :

چند ثانیه ای گیج نگاهش کردم، چه فراموش تو فراموشی شد ... الان این کسیه که فراموش شده یا کسیه که باید فراموش بکنه؟

اصلا چرا باید فراموش می کرد؟ شکست عشقیه؟
کنجکاویم رو بیشتر از این نتونستم مخفی کنم و گفتم :

- چرا باید فراموش کنی؟ یا فراموش بشی؟

بدون فکر پرسیدم و لحظه ای متوجه تغیر مود توی چهرش شدم و از سوالم پشیمون شدم با لحن خجالت و شاید هم پشیمونی گفتم :

- عاا اگه نمی خوای ...

ولی حرفم با باز شدن دهنش نصفه موند و با صدای ارومی که واضح میشد لرزش رو توش حس کرد گفت :

_ فراموش شدم چون یه مرده نمی تونه یه زنده رو به خاطر بسپاره و فراموش می کنم چون زندگی با خاطرات کسی که مرده همون مرگ برای خودمه فقط یکم آروم تر ...

چند دقیقه ای توی سکوت حرفاشو تجزیه تحلیل کردم و گفتم :

- ولی بنظر من این درست نیست

و بعد قاشق دیگه ای از دنت رو تو دهنم گذاشتم که متوجه چهره متعجبش شدم، برای همین ادامه دادم :

_ کسایی که مردن یا دیگه به اصطلاح بین مون نیستند قرار نیست هیچوقت مارو فراموش کنن اونا همیشه حواس شون به ما هست و ما هم اگه واقعا اونا رو دوست داشته باشیم همیشه توی قلب مون می مونن حتی وقتی که دیگه پیش مون نباشن

_______________________________
Jungkook :

_ کسایی که مردن یا دیگه به اصطلاح بین مون نیستند قرار نیست هیچوقت مارو فراموش کنن اونا همیشه حواس شون به ما هست و ما هم اگه واقعا اونا رو دوست داشته باشیم همیشه توی قلب مون می مونن حتی وقتی که دیگه پیش مون نباشن

از طرز فکرش میشه گفت خوشم اومد نمی دونم شاید واقعا حق با اون بود !
من نمی تونستم هیچوقت یئون رو از ذهنم بیرون کنم و از این بابت مطمئن بودم برای همین سرمو تکون دادم و همراه با اوهوم ارومی گفتم :

_ اوهوم ... شاید

نگاهمو از کاغذ و طراحی ها گرفتم و به چهرش که به طور کیوتی با خوردن هر قاشقی از اون دنت بسکویتی حالت جدیدی به خودش می گرفت دادم ... فاک من چند وقته که دنت نخوردم؟ لعنتی من هوس دنت کردم !

از روی زمین بلند شدم که متوجه نگاه متعجبش شدم و قبل اینکه چیزی بپرسه خودم گفتم :

_ همینجا بمون میرم یه دنتم برا خودم بخرم

❥•𝐏𝐔𝐑𝐏𝐋𝐄 𝐇𝐄𝐀𝐑𝐓ೋ•'𝐂𝐎𝐌𝐏𝐋𝐄𝐓𝐄𝐃'Where stories live. Discover now