" Spoil "

636 64 93
                                    

یه اسپویل کوچیک :

[ به جسم خوابیده و بیهوشش خیره شده بودم ... نگران بودم و اشک هام که بی اختیار می ریختن و حتی بهم اجازه فکر کردن درباره چیزی رو نمی دادن ...

دستم رو روی دست های سرد شدش گذاشتم و اسمش رو فریاد زدم :
- جونگ کوک هی ... یااا کوکااا پاشو ... خواهش میکنم ...

وقتی دیدم جوابی ازش نمی گیرم گریم شدت گرفت و با تمام توانم سعی کردم تکونش بدم یا هرچی که باعث شه بیدار شه !
دستم رو عصبی روی خیسی صورتم کشیدم و پاک شون کردم که اشک های جدیدی جاشون رو گرفتن و این سری با صدای بلند تری جیغ کشیدم :
- جونگ کوک ... تروخدا پاشو ... چشماتو وا کن .
.
.
.
دستم رو بی توجه به خونی که روش خشک شده بود روی دست کوک گذاشه بودم و جوری انگشت هام رو توی انگشت های کشیدش قفل کرده بودم که انگار با این کارم روحش نمیتونه دستم رو پس بزنه و از بدنش خارج شه !

به افکار بچه گونم نیشخندی زدم، کنارش دراز کشیدم و سرم رو سینش گذاشتم و اجازه دادم اشک هام دوباره راه شون رو به صورتم باز کنن و پیرهن مشکی و مردنش رو خیس کنن ... هنوزم دستش رو توی دست هام فشار میدادم . ]
.
.
.
.

سوت زنان به اطراف خیره میشه حرفاشو میزنه و صحنه رو ترک میکنه-

خب گایز بخاطر این فاصله نسبتا زیادی که بین اپ ها افتاد براتون یه اسپویل گذاشتم :>♡

یاح یاح بنظرتون کوک چش شده :]¿
فردا بین ساعت هفت تا هشت پارت کامل رو آپ میکنم براتون . منتظرش باشید که پارت پر از اتفاقیه :)
البته دستمال کاغذی کنارتون داشته باشید =L~

سارانگههههههه کیوتکامممم💜

❥•𝐏𝐔𝐑𝐏𝐋𝐄 𝐇𝐄𝐀𝐑𝐓ೋ•'𝐂𝐎𝐌𝐏𝐋𝐄𝐓𝐄𝐃'Onde histórias criam vida. Descubra agora