P.37

2.7K 558 185
                                    

Namjoon POV:

سرمو خم میکنم و لیسی به گردنش میزنم.

-لعنت بهت نامجونا.. خوب بلدی موضوع رو بپیچونی.

دستم رو پایین تر میبرم و به عضوش چنگ میزنم:

+جدی هیونگ؟

چشماش رو میبنده و ناله ای میکنه.

+کینک های توهم عجیبنا هیونگ.. با این کلمه شق تر میشی.

مشتی به بازوم میزنه، چشمامو میبندم.

-زودتر از اون تیکه گوشت فاکیت استفاده کن.

پوزخندی میزنم و به چشماش خیره میشم:

+ینی چی هیونگ؟

گردنم رو میکشه پایین و به لب هام مک میزنه:

-فاک.... می...

چشمام برقی میزنن و پوزخندمم واضحتر میشه.

-ددی...!

تو جام فریز میشم:

+چی گفتی؟

بی حرف میشه.

+هیونگ چی گفتییی؟

هلی بهم میده و روم قرار میگیره.
با تعجب و دهن باز به رفتاراش نگاه میکنم:

+هیونگ... اروم باش... هنوز آماده ت... آهههه

جین روی عضوم میشینه.
هردومون ناله ای میکنیم.
دستاشو رو کف سینه م میذاره و با ناله ای لرزون شروع به حرکت می‌کنه.
به کمرش چنگ میزنم و توی بالا و پایین شدنش کمکش میکنم.
سرشو پایین تر میاره و بوسه آرومی روی لبم میزنه.
پوزخندی میزنم و دهنمو باز میکنم تا زبونشو وارد دهنم کنه.
زبونشو توی دهنم میچرخونه.
هومی میکشم و اسپنکی به بوتش میزنم.

-اومممم

سرشو میگیرم و توی چشماش نگاه میکنم:

+هیونگ..

موهاشو از روی صورتش کنار میزنم و چشماشو میبوسم:

+دوست دارم هیونگ!

لباشو مک میزنم و محکم تر درونش میکوبم.
ناله بلندی میکنه و روی شکمم خالی میشه.
ازش بیرون میکشم و روی کمرش خالی میشم.

***

Writer POV:

کوک قاشق پر از غذا رو وارد دهنش میکنه.
تهیونگ با لبخند بهش نگاه میکنه.

*دد؟

به پسر کوچولوش نگاهی میندازه و همون لبخند رو بهش میزنه:

*جونم جونگ‌ویا؟

جونگ‌وی با غذاش بازی میکنه:

*من از مهدکودک بدم میاد...

سرشو پایین میندازه.
جونگکوک بدون توجه بهشون ته ظرف رو در میاره و و غذای تهیونگ رو از جلوش میقاپه.
هردوشون بی توجه به کوک صحبتاشون رو ادامه میدن.
تهیونگ دستی به سرش میکشه:

𝑀𝑦 𝑆𝑤𝑒𝑒𝑡 𝑂𝑚𝑒𝑔𝑎. 𝑁𝑎𝑚𝐽𝑖𝑛 𝑉𝐾𝑜𝑜𝑘 𝑌𝑜𝑜𝑛𝑀𝑖𝑛Where stories live. Discover now