kookv violet planet [ Completed ]

part 18

بعد غذا همه به مراسم برگشته بودن که یهو چراغ ها خاموش شد و همه برای چند ثانیه شوکه شدن به غیر از لیان
با لبخند کنار اومد و گذاشت نمایش اصلی شروع بشه

دختر با لباس زیباش تو سالن می‌چرخید و بدن نرمش و مثل یه ماهی زیبا حرکت میداد همه محو فرشته قصرشون شده بودن

پنه لوپه زیباترین دختر قصر بود کسی که به رقص و موسیقی علاقه زیادی داشت صدای ویالون ها بالا تر می‌رفت و حرکاتش مسحور کننده تر میشد جونگ کوک نگاه به وی کرد که داشت با لبخند به صحنه روبروش نگاه میکرد با اخم سرفه ای کرد اما وی همچنان به تماشا ادامه داد

وقتی دختر نزدیک شد اخمش غلیظ تر شد لباس دکلته اش خیلی زیبا بود و جونگ کوک از اینکه یه زن به اون زیبایی جلوی وی بود متنفر بود

دختر دستش و دراز کرد و وی و به رقص دعوت کرد
جونگ کوک دستشو مشت کرد و به رقص زیبا و چندش آوری که جلوش به راه انداخته بودن خیره بود

دستای هم و گرفت بودن و وقتی زیر نور کم سالن میچرخیدن شبیه دو تا فرشته به نظر میرسیدن

و جونگ کوک از این متنفر بود از اینکه همچین کسی وجود داشت و داشت با پادشاه میرقصید متنفر بود

چند ثانیه بیشتر نگذشت که وی و پنه لوپه از هم جدا شدن دختر تعظیمی کرد و عقب رفت وی به مرد مورد علاقش که با جذاب ترین حالت رو صندلی نشسته بود نگاه کرد جونگ کوک متقابلاً نگاهش کرد و وی با لبخند به مقابل خودش اشاره کرد
کاملا مشخص بود که داشت درخواست رقص میکرد

جونگ کوک نگاهی به چشمای آبی پنه لوپه کرد و از جاش بلند شد نمیخواست جلوی اون زن کم بیاره نباید پادشاه و میباخت

جلوی وی وایساد و نگاهی به لبخند زیباش کرد و گفت: چه عجب پادشاه به من هم فرصت دادن تا توی رقص همراهشون کنم

وی با چشمای درشت شده گفت: منظ....

با چرخشی که جونگ کوک به بدن پادشاه داد و اون و به عقب برد هر دو ساکت شدن صدای آهنگ تنها چیزی بود که تو گوششون پخش میشد همه داشتن به رقصی که جلوی چشماشون درست شده بود نگاه میکردن و حرف اضافه ای نبود