part 23

2.2K 474 73
                                    

وارد اتاق شد جایی که حالا تاریک بود و از پنجره باز باد خنکی میومد و پرده رو میرقصوند

جونگ کوک بدون زدن حرفی وی رو به دیوار چسبوند و لباش و بین لباش اسیر کرد مک های عمیقی زد و زیپ لباسش و از پشت باز کرد وی شنلش و روی زمین انداخت و با کمک کوک لباسش و در آورد

کوک با شهوت به تن لخت همسرش چنگ زد و نالش و در آورد: اخهه .. کوک

جونگ کوک سینه مرد و فشار داد و گفت: چطور میتونی به راحتی تحریکم کنی هان؟؟؟

با خشم گفت و بدن وی بیشتر زیر لمساش آب شد وحشی گری کوک تو سکس چیزی بود که براش جون می داد

مرد دستش و پایین تر برد و به دیک وی رسوند آروم پمپش کرد و گفت: فردا رو تنت کلی کبودی می مونه پادشاه

وی شونش و فشار داد و گفت: د..درش بیار کوک

کوک که منظور مرد و فهمیده ازش فاصله گرفت و لباس هاش و با عجله از تنش کند و روی زمین ریخت

وی دستش و رو سینه کوک کشید و بوسه خیسی به ترقوه برجستش زد و گاز گرفت
جنگ لباشون دوباره شروع شد دستاشون تن هم و فتح می کرد و با لذت چنگ می گرفت
کوک وی رو روی تخت انداخت و گفت: لوب و کجا گذاشتی

وی به کمد خودشون اشاره کرد و یکم خودش و بالا تر کشید جونگ کوک به سمت کمد رفت و لوب نصفه رو برداشت و به سمت تخت اومد وی با ندیدن کاندوم گفت: کاندوم کو؟ تموم شده؟؟؟

کوک خنده شیطونی کرد و لبش و گزید: کاندوم؟ مگه نگفتم می‌خوام حاملت کنم؟

وی نفس محکمی کشید و گفت: فکر ... فکر کردم الکی میگی

جونگ کوک پاش و گرفت و به سمت خودش کشید تو چشمای براق پادشاه نگاه کرد و گفت: من هیچوقت دروغ نمیگم بیبی وایولت

وی لبش و گاز گرفت و لبخند کوچیکی زد سر کوک و گرفت و بوسه محکمی رو لباش گذاشت زبونش و رو لباش کشید و مرد رو تنش خوابید

بعد چند ثانیه کوک عقب کشید و گفت: آمادت کنم؟

وی که داشت از بوسشون نفس نفس میزد گفت: ن.نه همینجوری خوبه

کوک عضو سفت شدش و ماساژ داد و با لوب چربش کرد یکمش و رو حفره وی ریخت با فرو کردن یه انگشتش یکم از لوب و داخل فرستاد و گفت: می‌خوام فرو کنم

دیکش و رو حفره مرد گذاشت و آروم فرو کرد وی لبش و گاز گرفت و گفت: خ...خوبه اه

کوک با به فشار همه دیک و وارد کرد: اخخخخ اههه

کوک گلوی مرد و بوسید و گفت: تموم شد عشقم اروم باش

وی انگشتاش و رو کمرش کشید و گفت: ادامه بده اههه

کوک ضربه هاش و محکم کرد و دستاش و کنار سر وی گذاشت وی با بی قراری بدنش و تکون می داد و از لذت و درد ناله میکرد

kookv violet planet [ Completed ]Where stories live. Discover now