صدای موسیقی کم تو خونه بزرگ جیو می پیچید
تابلو های قشنگی از نقاشی های قدیمی داشت و وسایل خونش با تم آبی و سفید آرامش خاصی داشتن
جیمین که کنار وی رو مبل سفید رنگ نشسته بود گفت: این مهمونی دلیل خاصی داره؟؟؟وی لباش و به گوش مرد چسبوند و گفت: آره یوهیون قراره برگرده شهرش و جیو میخواد با هم نامزد کنن تا بتونه همراهش به شهرش بره و خودش و به خانوادش معرفی کنه
جیمین سرش و تکون داد و گفت: فکر میکردم مراسم بزرگتری بگیرن
وی ازش فاصله گرفت و گفت: نه چون یوهیون از شلوغی خوشش نمیاد و یه جورایی احساس راحتی نمیکنه
جیمین تایید کرد و گفت: یونگی بچم و کجا برد
وی نگاهی به دور و بر کرد و گفت: نمیدونم تو آشپزخونه بودن
جیمین به آشپزخونه سرک کشید و فقط تونست یونگی و ببینه که سخت سرگرم کاری بود با صدای بلندی گفت: یونگیاااااا چیکار میکنی یونجون کجاس؟؟؟
یونگی بدون اینکه برگرده گفت: پیش من نشسته
جیمین شونه بالا انداخت و گفت: این هم که همیشه مشکوک میزنه
جیو از تو بالکن وارد خونه شد و نگاهی به دور و بر کرد وقتی یوهیون و ندید گفت: چیزی که نفهمیده بود؟؟؟
وی سرش و تکون داد و گفت: نه فقط با جونگ کوک رفتن تا میز بیلیاردت و به فنا بدن
چشمای جیو درشت شد
اون میز ....
کادو بود و زن عاشقش بود اگه نامزدش به فناش میداد قطعا به تنبیه منتظرش بودبا صدای قدم های تند حرفشون و تموم کردن و جونگ کوک و یوهیون عین دو تا بچه به سمتشون اومدن جیو نگاهی به دختر کرد که تو تیشرت سفیدش خیلی ناز شده بود و گفت: چه خرابکاری کردی توله
یوهیون خندید و گفت: یااااااا چرا یه جوری نیکی انگار من همیشه خرابکاری میکنم
جیو دست به سینه شد و گفت: حالا بگو چیکار کردی
جیو گردنش و مالید و گفت: جونگ کوک شی تو نمیخوای چیزی بگی؟
کوک لبخند. ملیحی زد و گفت: امممم من باید برم دستشویی
جیمین خنده آرومی کرد و گفت: بگو چیکار کردی یوهیونی ما حرف میزنیم از تنبیهت کم کنه
یوهیون سرش و پایین انداخت و گفت: قول میدی؟
جیمین سرش و تکون داد و یوهیون به قیافه منتظر دوست دخترش نگاه کرد و گفت: من .... یعنی نمیخواستم ولییییی .... آخه چجوری بگم ... چ..چوبه شکست اون که ... اون که باهاش به توپ ... ضربه میزنن
جیو چشماش و بست و گفت: یوهیون بهت گفته بودم.....
دختر سریع لباس زن و گرفت و گفت: ببخشید ببخشید دیگه تکرار نمیشه ببخشییییییید
YOU ARE READING
kookv violet planet [ Completed ]
Fanfictionسیاره بنفش🍸 زوج : کوکوی یونمین ژانر: تخیلی عاشقانه امپرگ سیاره وایولت سیاره ای خارج از منظومه شمسی جایی که تا به حال کسی ندیده پادشاهی که به یه انسان دل داده