BlackBirds (skz ver.)

6. you deserve it

یه توضیح کوچیک راجب گل شاهپسند.. تو فیلما و داستانای خوناشامی زیاد بهش اشاره میشه و احتمالا خودتون میدونید ولی نیازه که بگم.. این گل برای خوناشاما مثل سم میمونه و مقدار زیادش میتونه باعث کشتنشون بشه ولی اگه در حد یه قطره یا مقدار کم باشه فقط باعث دردو اذیت جزئی میشه و اگه به طور مداوم یه خوناشام مصرفش کنه میتونه بدنشو بهش عادت بده و درمقابلش مقاوم بشه و البته اگه آدم ها شاهپسند بخورن یا همراه خودشون داشته باشن دیگه نفوذ ذهنیه خوناشاما روشون اثر نداره..

*
*
*

همیشه از وقتایی که مجبور میشد دوتا کلاس پشت سرهم برداره متنفر بود و حالا برای اینکه بوی خوش خون همکلاسیاش بیشتر ازاون تحریکش نکنه، بین کلاساش به یه جای خلوت دور از دانشکده ها اومده بود و لابلای درختا از فلاسک مخصوصش خون میخورد.. عاشق اون فلاسکش بود.. خیلی وقت پیش جینیونگ هیونگش براش خریده بود و روش با حروف بزرگ نوشته شده بود دردسر ساز! وچقد اون دوتا سر اون قضیه بهش خندیده بودن...

=فلش بک:=

(98سال پیش)

بالاخره اون روزی که منتظرش بودن رسید.. درِ آهنیه روبروش باز شد و چهره های جینیونگ و جه‌بوم جلوی چشمش پدیدار شدن.. لبخند مهربونی روی لباشون بود و چشماشون از اشک شوق برق میزد.. چند لحظه صورتاشونو رصد کرد و بعد محکم خودشو پرت کرد توی بغل هیونگش.. بعد از چند لحظه که حسابی همو چلوندن از بغلش بیرون اومد و حالا اون یکی هیونگ عزیزشو بغل کرد.. گرچه به روی اونا نمی اورد و هیچوقت جه‌بوم رو هیونگ صدا نمیزد ولی اونم به اندازه ی جینیونگ براش یه برادر بزرگتر بود و به همون اندازه بهش مدیون بود.. جه بوم چند بار کمرشو نوازش کرد و بعد ازهم جدا شدن..

جین دستشو با محبت گرفت،
_خیله خب بیا از این زیرزمین مزخرف بریم بیرون!

چند لحظه بعد توی نشیمن خونه‌ی جه‌بوم نشسته بودن و مینهو بالاخره دهن باز کرد،
_ من نمیدونم چجوری ازتون تشکر کنم.. شما.. شما منو ازاون وضع نجات دادین.. شما بهم زندگی دوباره دادین.. نمیدونم.. نمیدونم لیاقتشو دارم یانه..

_معلومه که داری بچه! این چه حرفیه؟ همه لیاقته یه فرصت دوباره رو دارن..

_اما هیونگ من.. من بدجوری گند زدم.. گناهایی مرتکب شدم که هیچوقت پاک نمیشن.. تعداد بلاهایی که سر بقیه اوردم، آدمایی که کشتم، کسایی که ازهم جدا کردم و هزارتا کار دیگه از دستم دررفته.. من.. من هیچوقت خودمو نمیبخشم..