"کامل شده"
Genre: Romance, fantasy, vampire, werewolf
Couples: minchan, hyunho, jj project
پرنده های سیاه تنها یک دسته پرنده نیستند بلکه منظور گناهان و اشتباهاتیست که اشخاص، به خصوص مینهو در گذشته انجام دادند و حالا آنها به دنبال کسانی که مرتکبش...
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
جهبوم و جینیونگ کیسه به دست از ماشین پیاده شدن و جین دوباره شروع به غرغر کرد، _خدایی جهبوم بیا این O هارو یه جایی قایم کنیم! آخه معنی نداره اون توله همشونو بگیره واسه خودش و نذاره ما بخوریم! ها مگه نه؟ اصلا خودمون گیرشون آوردیم خودمونم باید بخوریمشون مگه نه؟ مگه نه؟
_جینی بس کن دیگه خواهشا! الان دوساعته که داری همینا رو تکرار میکنی! حالا بیا بریم تو...
جینیونگ پشت چشمی برای دوست پسرش نازک کرد و رمز درو زد و باهم وارد شدن... کیسهها رو روی اپن آشپزخونه گذاشتن و جین چرخید که به سمت اتاق خواب بره که با دیدن چان یکدفعه توی جاش پرید!
_اوه لعنتی ترسوندیم! چرا اونجا نشستی؟
با واکنش جینیونگ، جهبوم هم به اون سمت چرخید و با دیدن گرگینه ابروهاش بالا رفت، به وضوح حس میکرد این وسط یک چیزی درست نیست! آهسته به سمتش رفت.. درست وسط راهروی اتاق خوابها روی دو زانو نشسته بود و سرش چنان پایین افتاده بود که هیچی از صورتش مشخص نبود! جهبوم خم شد و دستشو زیر چونهی چان گذاشت..
_ببینمت چان چرا..
با دیدن قیافهی خیس از اشک و رنگ پریدهی پسر حرفش توی دهنش ماسید! جینیونگ که کمی عقب تر نگاهشون میکرد با شنیدن نفسای منقطعی از توی اتاق خواب با تردید راهشو به اون سمت کشید و در اتاق رو باز کرد..
جهبوم سعی کرد به خودش مسلط بشه پس دوباره سعی کرد به حرفش بیاره.. توی چشمایی که انگار زندگی ازش بیرون رفته بود خیره شد، _بهم بگو.. چی شده پسر؟ اتفاقی افتاده؟ دوباره دعواتون شد؟
یکدفعه با دادی که جینیونگ زد از جاش پرید و به سرعت خودشو به اتاق رسوند..
_جه بوممم.. جههه..
_چیه؟؟ چی شده؟؟
_می..مینهو.. اون.. اون گازش گرفته جه.. میفهمی؟ گازش گرفته!!!
_چی؟ چطور ممکنه؟
جینیونگ رو کنار زد تا خودش مینهو رو ببینه، نگاهش روی مین افتاد که با بلوز پاره شده وسط تخت افتاده بود و تمام تنش پر از دونه های عرق بود! چشماش باز و خیره به سقف بود و این وسط صدای هق هقای جینیونگ بدتر اعصاب همیشه آرومش رو به هم میریخت!