◉ نام فن فیک: #پسربد_دختربد
◉ ژانر:عاشقانه_دانشگاهی_اسمات
•
◉ قسمتی از فیک:
لیسا در حالی داد میزد از پشت سرم گفت:کی لذت برد؟این تو بودی که اینجا اومدی.
برگشتم و ابروهامو بالا دادم و گفتم:پس تو چرا قبول کردی؟!
در حالی که از جلوم رد میشد و در ماشینش ک...
ای بابا،باز اینا روابط دوستی قشنگشونو قراره بکنن توچشممون😂🙂خدا بده برکت به صمیمیتشون🥀 این مهمونی که لیسا و چنگ قراره برن،همونجایی هست که میخواستن جه هیونو پیدا کنن.
پارت بعد:۴۲ ووت
___________________________________________
لباسی که چه یونگ اول پارت پوشیده بود👇🏼
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
"لیسا"
"چند روز بعد"
به لباسی که پوشیده بود خیره شدم و بعد به صورتش...لباس...صورتش...لباس...صور...
با تمام وجودم داد کشیدم:داری باهام شوخی میکنی؟؟؟؟؟!!!!!!
+چرا داد میزنییییی؟
از روی مبل بلند شدم و اشاره به لباسش کردم:بهت گفتم یه مهمونی کاستومیه،گفتم یه لباس فنسی بپوش!!
خودشو روی مبل انداخت و سرشو روی کوسن کوچیک مبل گذاشت و گفت:اینم فنسیه دیگه.
+رنگ میخواییم،نمیدونی؟ کالرررر...باید یه چیزی بپوشیم که شبیه بقیه باشیم و بتونیم تو اون مهمونی بگردیم و پیداش کنیم.(ترجیحا این قسمت کلمه کالرو،انگلیسی با لحجه کره ایه غلیظ بخونید از فانش کم نشه(^‿^
همچنان روی کوسن خوابیده بود و چشماش به نقطه ای خیره بودن.