🥀 17🌙

9.3K 1.3K 392
                                    

با لبای آویزونش به جونگ‌کوک که تو خودش جمع شده بود و خوابیده بود خیره شد و انگشت کوچیک تهیونگ رو توی دستش گرفت و با چشمای پاپی طورش به تهیونگ خیره شد و به آرومی زمزمه کرد:

"ددی ملیض شد؟"

تهیونگ دستش و نوازش وار به موهای هانول کشید و لبخندی زد و گفت:

"نه عزیزم فقط یه کوچولو حالش بده یکم استراحت کنه خوب میشه؟"

هانول نگاهش و به جونگ‌کوک داد و چهار دست و پا روی تخت خزید و دست دراز شده جونگ‌کوک رو بلند کرد و تو آغوش پدرش فرو رفت و به صورت خوابیده پدرش خیره شد و دست تپلش و بالا آورد و رو گونه جونگ‌کوک گذاشت و به آرومی نوازشش کرد و گفت:

"هانولی مُباظبته ددی"

تهیونگ به کیوتی پسرک خندید و هانول اخم بامزه ای کرد و به تهیونگ خیره شد و انگشت اشاره تپلش رو بالا آورد و جلوی لبا و بینیش نگه داشت و گفت:

"هیس! ماما ددی بیدار میشه،باید مباظبش باشیم"

تهیونگ بی صدا خندید و کار پسرش رو تکرار کرد و انگشت اشاره اش رو جلوی لباش نگه داشت و لب زد:

"باشه بادوم کوچولو"

هانول لبخندی زد و سرش و جلو برد و بوسه ای رو نوک بینی پدرش گذاشت و لحظه ای بعد نگاهش و به تهیونگ داد و با لبای آویزونش گفت:

"ماما بیا اینژا..دارم از ددی مباظبت میکنم نمیتونم بیام اونژا بوست کنم"

تهیونگ لبخند مستطیلی زد و دستاش و دو طرف بدن جونگ‌کوک که هانول توی اغوشش فرو رفته بود گذاشت و به سمت هانول خم شد و هانول با لبخندش بوسه ای رو گونه تهیونگ گذاشت و به آرومی و پچ پچ وار گفت:

"بیا پیش ددی لالا کن مباظبش باش"

تهیونگ سری تکون داد و سمت چپ جونگ‌کوک دراز کشید و با یه دستش پهلوی جونگ‌کوک رو بغل کرد و از پشت بهش چسبید و با دست دیگه اش موهای جونگ‌کوک رو نوازش کرد.

هانول با لبخند به تهیونگ و پدرش خیره شده بود و گفت:

"ته مامی ددی گذا نمیخوره؟"

تهیونگ سرش و به طرفین تکون داد و به آرومی زمزمه کرد:

"قبلا غذاش و خورد پس بیا حرف نزنیم تا بیدار نشه هوم؟"

"وقتی دوتا پشه از دو طرف بهم چسبیدن هی نازم میکنن چطوری بیدار نشم؟"

صدای خش دار جونگ‌کوک به گوششون رسید و لحظه ای بعد چشماش و باز کرد،هانول هینی کشید و دستاش و جلوی دهنش نگه داشت و خفه لب زد:

"ددی بیدال شدی؟"

جونگ‌کوک سرش و به عنوان تایید تکون داد و پلکی زد و کمی جلو رفت و بوسه ای رو گونه هانول گذاشت و گفت:

𝐈𝐜𝐞 𝐂𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐒𝐡𝐨𝐩|✔︎Where stories live. Discover now