بچه ها اپ فیکشن عشق حماسی ما متوقف میشه...واسه همیشه...چون حس میکنم هیچ ذوقی واسه اپ کردنش ندارم...
واقعا نویسنده ها واسه ی کاری که میکنن اینجا هیچ پولی دریافت نمیکنن و دلشون به همون نظرات و ووت هایی که شما میدین خوشه ....
دیگه باید خودتون فهمیده باشید .....یلحضه خودتونو جای من بزارید....
وقتایی که من نه شرط ووت میزارم نه چیز دیگه ایی ووت ها حتی به اندازه نصف کسایی که سین میزنن نمیشه ...نصف که چی ..کاشکی حداقل نصف میشد...
حالا با این وضع وقت هاییم که شرط ووت میزارم به نصف نمیرسن....
پس یعنی واستون مهم نیست که حتی دقت هم نمیکنید....
واقعا زدن اون دکمه ی پایین هیچ چیزی نداره ....
حس میکنم دارم وقتم رو الکی تلف میکنم....
بنا بر این من واقعا شرمندتونم ولی باید با این فیکشن خداحافظی کنید.....
واقعا از کسایی که تا اینجا با نظراته شیرین و قشنگشون بهم انرژی مثبت دادن ممنونم ..خداحافظ.....
خدافظی میکنم...چون واقعا نمیدونم چیکار کنم
YOU ARE READING
OUR EPIC LOVE
Historical Fictionخب داستان عاشقانه ،اسمات و تاریخیه . اینکه توی اون قصر جانگکوک و تهیونگ از بچگی عاشق هم بودن و خب نگیم از کارایی که توی بچگی انجام دادن . . . . بعد از چند سال همیدگه رو میبین و دوباره عاشق هم میشن ولی .... . . . _ شاهزاده خواهش میکنم بس کنید . ولی...