جي يون وسط پاهاي جيمين دراز كشيده بود و داشت يه چيزي رو از تو لپ تاپ بهش نشون ميداد.
جي يون:" به نظرت اين تابلو فوق العاده نيست؟"
جيمين سرشو به اسكرين نزديك تر كرد:" احمق شدي؟ اين كجاش فوق العادست؟ هر بچه ي سه ساله اي ميتونه بكشتش"
جي يون مشت محكمي بهش زد كه دلم خنك شد. اما قبل اينكه بتونه حرفي بزنه جيمين لباشو تو دهنش برد و با ولع و پر سروصدا مشغول بوسيدن هم شدن.
به صحنه ي رو به روم چشم غره رفتم.
جين:" ديدي بايد تركيب جيمين و جي يون رو كنار هم ببيني؟"
بهش نگاه كردم و زير لب گفتم:" چندش آورن" و بعد كنارش رو تختم دراز كشيدم.
" ياااا صفحشو به هم زدي!"
با تعجب بهم نگاه كرد:" خيله خب حالااا!" دستمو دراز كردم تا كتابمو بگيرم اما دستشو بالاتر برد.
" كيم سئوك جين. به نفعته حرصمو درنياري"
خنديد:" دوست دارم وحشي ميشي!"
با حرص خودمو روش انداختم اما فايده اي نداشت. جين غلت خورد و از رو تخت پرت شد پايين و من هم به طبعش افتادم روش! چرخيد و جامونو عوض كرد. روم خيمه زده بود، نزديك بود تو اون درياچه هاي شكلات چشماش غرق بشم.
عضوشو به عضوم فشار داد. با صداي بم و عميقش تو صورتم زمزمه كرد:" برام وحشي شو، يونگ"
به سختي آب دهنمو قورت دادم. اين موقعيت، اين حس چيزي نبود كه بشه ازش به راحتي گذشت.
نگاه خيره و تيرش كه داشت قورتم مي داد مي تونست هر آدم مومني رو به گناه بكشه.
اما....
من گي نيستم. هيچ وقت نبودم.
با صداي لرزوني گفتم:" من گي نيستم."
پوزخند زد و دوباره پايين تنشو به عضوم فشار داد. يه جور هيجان غير قابل كنترل بود يا يه جور ترس از شكستن تابو؟!!
" منم گي نيستم اما مي تونم از چشمات ببينم چي رو تو خودت مخفي كردي!"
جيمين داد زد:" هي هي مثل اينكه گي وايب هواي اتاقو پر كرده!"
و خنديد.
جين از روم كنار رفت. بلند شدم و رفتم رو تخت نشستم.
جين:" خفه شو. ما گي نيستيم."
با تعجب بهش نگاه كردم. اما واقعيتشم همين بود.
جيمين از پشت دستاشو دور گردن جين حلقه كرد :" يونگي رو نميدونم اما تو؟... " و نگاه معناداري بهم انداخت و ادامه داد:" يونگيا تو هنوز جينو نميشناسي نه؟"
YOU ARE READING
Slowly kills you
Fanfictionيونگي يه پسر ١٧ سالست كه بعد از ماجراهايي كه سال قبل براش افتاده همراه مادرش تصميم ميگيرن تابستون رو تو شهر ديگه اي كنار خواهرش بگذرونن اما آشنايي با پسري كه تو پمپ بنزينه تمام معادلات يونگي روبه هم ميريزه.... #Bts #yoonjin #sin #taejin #namjoon #s...