☘︎7☘︎

271 70 94
                                    

- هی کوچولو وقتشه که بلند بشی...
چند بار روی شونم ضربه میزنه...

متوجه میشم اما حقیقتا نمی تونم از تخت جدا بشم!!
دستم و دور گردنش انداخت تا بتونه بلندم کنه..

مثل اینکه به هر زوری بود می خواست منو بیدار کنه!
تقریبا نصف وزن بدنم روی تهیونگ بود و می تونستم حدس بزنم که آدم چقدر موقع خواب چقدر می تونه سنگین بشه...

بعد از چندین قدم صدای باز شدن دری رو شنیدم و با یکم فشار داخل دستشویی هلم داد...
در واقع به خاطر خواب آلود بودنم این هل دادن محسوب می شد...

به سختی چشم هام و باز نگه داشته بودم و فقط از توی آینه به ظاهر داغونم خیره شدم..
دیدمش، در حالی که به سمت آشپزخونه قدم تند می کرد با شیطنت پرسید:
-کوک می خوای برات صورتت و هم بشورم؟!

تیکه ی ریزی که انداخت باعث شد با حرص شیر و باز کنم و آبی به صورتم بزنم...
ولی یه چیزی عجیب بود..

مگه الان نباید رستوران باشه؟!
با تعجب بدون هیچ مقدمه ای سوالم و پرسیدم:
-ته؟

دسته ای از مو هاش که حالا بلند شده بود و تا روی چشم هاش می رسید رو کنار زد و جواب داد:
-جونم؟

سعی می کردم ضربان تند شده ی قلبم در برابر شنیدن این کلمه رو کنترل کنم...
-یه چیزی اینجا غیر عادیه مگه نباید الان زیاد رستوران باشی؟

-استعفا دادم...
خیلی کوتاه و سریع...
با جوابِ واضحی که داد خواب از سرم مثل الکل موقع مستی پرید و بهت زده به سمت آشپزخونه هجوم بردم‌‌..

-چرا؟؟
لبخند قشنگی زد و از روی صندلی بلند شد...
-این چیزی نبود که می خواستی؟!
اینکه تهیونگ سعی داشت کمترین اشاره رو به دعوامون بکنه غم قلبم و بیشتر می کرد..

آرزو می کنم که دیگه هیچ وقت دعوا نکنیم..
چون باعث میشه آسیب ببینه و فکرش تا مدت ها درگیر تحلیل اتفاقات رخ داده باشه...

"تا حالا شده این کار رو کنی، به یاد آوردن تمام خاطراتی که با یک نفر داشتی و فقط این رو توی ذهنت مدام تکرار و تکرار کنی تا دنبال اولین نشونه های مشکل بگردی؟"

درست یادم نیست که این جمله رو از کجا دیدم و یا حتی از کدوم فیلم‌ شنیدم..
اما برای وصف تهیونگ بی نظیر بود...

اون خودش رو با افکارش درگیر می کرد..
و من رو با مشغله های ذهنی منفیش...
-ته اگه..اگه به خاطر حرف های من این کارو کردی واقعا اشتباه بوده میدونی که آدم توی عصبانیت چیا میگه آره؟!

جالبه که الان روی صندلی درست کنارش نشستم و حتی دو تا دستاش رو گرفتم..
از کی فاصله بین دستشویی و میز رو طی کردم؟!
-مشکلی نیست جونگ کوک اتفاقا کاری پیدا کردم که در آمد خوبی داره و نیاز نیست که تمام روز رو نباشم..

𝐒𝐮𝐩𝐩𝐨𝐫𝐭Where stories live. Discover now