بچه ها پارتی که صبح آپ کرده بودم بک آپ بود و تقریبا نصف پارت توش نبود متأسفانه الان دیدم اشتباهی آپ کرده بودم برای همین حذفش کردم متاسفم بابت پاک شدن کامنتا و ووتاتونپارت اصلی اینه عشقای من
❤❤❤
*******
با صدای در ماری به حالت تهاجمی سمت نایل برمیگرده و کارد میوه خوری دم دستش و برمیداره
ن: آروم باش.. آروم...
ولی اون دخترِ عصبی سریع از روی مبل پایین میپره و با همون کارد سمت نایلی که شوکه از واکنشش عقب عقب میره، قدم برمیداره
م: کیه پشت در؟ آدمای مارک یا اون لیام عوضی؟
هنوز بعد چند روز از درآوردن تراشه، رنگ پریده است و وضعیت درستی نداره با این وجود حتی با ضعفی که بخاطر عملی که کرده، داره ضعیف نشون نمیده و بالعکس این نایله که حتی تو اون وضعیت هم از دختر رو به روش، حساب میبره و تمام جوانب احتیاط و رعایت میکنه
م: میدونستم میدونستم بالاخره قراره لو بدی
صدای دوباره در باعث میشه تا ماری به حالت هیستریکی سمتش هجوم بیاره و دستاش و همراه اون کارد میوه خوری دور گلوش حلقه کنه
م: فکر کردی زنده ات میذارم؟ قبل از اینکه آدمای اون عوضی رو سرم بریزن، همینجا میکشمت
حلقه دستاش و دور گلوی نایل سفت تر میکنه و نایل سورپرایز از قدرتی که تو اون وضعیت درب و داغون شده اش داره، با قدرت به عقب هولش میده
قبل از اینکه اون احمق روانی باعث بشه برای بار چندم تو مدتی که پیششه، مرگ و به چشماش ببینه، به سرعت ازش فاصله میگیره تا فرصتی برای توضیح دادن و آروم کردنش داشته باشه
ن: قسم میخورم نمیدونم کی پشت اون در کوفتیه..
م: خفه شو تو این خونه هیچکس رفت و آمد نمیکنه حتی آدمای پین
صدای زنگ گوشی تلفنش باعث میشه تا حواس جفتشون پرت شه
م: جواب بده زود باش
نایل با احتیاط گوشی و از جیبش درمیاره و با دیدن شماره هری روی اسکرین گوشی، تلفن و جواب میده
ن: هری
ه: چرا در و باز نمیکنی؟
ن: پشت در تویی؟! ببین میتونی بری بعدا بیای؟!!
ن: یعنی چیزه من کار دارم..
ه: گمشو بیا در و باز کن حالم خوب نیست انقدر کسشر تحویل من نده
YOU ARE READING
unforgettable [Z.M]
Fanfiction- میخوام کاری کنی همه چی و فراموش کنه بشه یه صفحه خالی از اون مرد فقط من و ببینه + این کار ریسکه ممکنه بیدار نشه یکم فک کن مرد تو میتونی همین حالا هم مال خودت کنیش - نه نمیشه هر کاری می کنم ازم می ترسه از وقتی اون آشغال بردش همه چیزش شده اون حتی ا...