قسمت ششم

2.3K 473 61
                                    

یوبین از گوشه تاریک اتاق بیرون اومد نگاهش هیچ شباهتی به اون جادوگر زمانی که جونگ کوک تو جنگل دیده بود نداشت
اون دختر سرزنده و شاد بود اما این دختر تا حد زیادی خشن و سرد به نظر میومد
گایون لبخند زیبایی زد از نوع همون لبخند هایی که ته موقع دیدن جونگ کوک میزد

یوبین سرش و برای آلفا خم کرد و با چهره ای نه به سردی قبل گفت: من جادوگر زمانم

جونگ کوک سرش و تکون داد و گفت: لطفاً زودتر کارتون و شروع کنید ته خیلی وقته بیهوشه

یوبین وسایلش و رو زمین گذاشت و خودش هم جلوی وسایلی که همون مخلفات معجون بود زانو زد
قبل از اینکه دست به وسایل بزنه شروع به وارد خوندن کرد بطری شیشه ای آب مقدس و برداشت
جونگ کوک نزدیک پنجره وایساده بود و با دقت به کار های جادوگر نگاه میکرد

یه دفعه نور زیادی تو اتاق تابید
عطر خنک شب کل فضا رو گرفت
برای جونگ کوک که از شدت زیادی نور چشماش و بسته بود همه اینا بیانگر یه چیز بود

الهه ماه

نور کمتر و کمتر شد و جونگ کوک آروم چشماش و باز کرد

نور کمتر و کمتر شد و جونگ کوک آروم چشماش و باز کرد

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

شما فرض کنید تو اتاقه

جونگ کوک به زنی که کنارش وایساده بود نگاه کرد
اون چشمای معصوم چشمای دختر خودش بود
دختر لبخندی زد و خودش و تو بغل جونگ کوک انداخت
جونگ کوک شوکه شده بود دخترش خیلی بزرگ شده بود
دستاش و دور بدن ظریف دختر حلقه کرد سرش و رو شونش گذاشت و از آرامشی که اون الهه داشت ذهنش پر کرد هیونا هم مثل مادر خودش میتونست تمام غم های جونگ کوک ناپدید کنه و با یه لبخند بهش زندگی ببخشه
یوبین به کارش ادامه داد
هیونا از جونگ کوک جدا شد و گفت: خیلی وقته منتظرتم بابا
جونگ کوک بغضش و قورت داد و گفت: دلم برات تنگ شده بود دختر
هیونا آروم خندید و گفت: دیگه تموم شد بابا نگران نباش مامان هم به زودی حالش خوب میشه

صدای خنده هیونا لبخند به لبای جونگ کوک آورد سر دخترش و بوسید و گفت: آره عزیزم همه چی خوب میشه
نور و گرمای آتیش بزرگی که وسط اتاق درست شده بود همه رو ترسوند گایون رو به یوبین که داشت بالای آتیش ورد های مختلف میخوند گفت: این آتیش طبیعیه؟
یوبین آروم سرش و تکون داد و بعد از چند ثانیه آتیش فروکش کرد و جامی معلوم شد یوبین جام و برداشت و به سمت جونگ کوک رفت و گفت: این دارو جفتتون و بهوش میاره

after many years season two [ Completed ]Where stories live. Discover now