قسمت چهاردهم

1.7K 412 82
                                    

جیمین دست یونگی و گرفت و کمکش کرد بلند شه هنوز بدنش ضعیف بود اما نمی‌خواست بیشتر از آن تو اون تخت لعنتی بمونه جیمین دستاش و محکم گرفت و گفت: مراقبم

یونگی قدم به قدم جلو اومد و حس کرد درد کم کم داره کم میشه و پاهاش می‌تونه وزنش و کنترل کنه چند قدم بعد دستای جیمین و ول کرد خودش قدم برداشت

جیمین از دیدن جفت سالمش لبخند زد و گفت: خیلی خوب داری بهبود پیدا می‌کنی آلفا

یونگی دستش و به دیوار گرفت و گفت: ممنونم امگا

جیمین یونگی و بغل کرد و گفت: تو ضعیف نیستی باشه ؟؟؟؟ هیچوقت نبودی

یونگی بغضش و قورت داد و چیزی نگفت اون امگا چجوری ذهنش و خونده بود؟؟.
یونگی از اینکه مریض و زخمی باشه و به چشم جفتش ضعیف بیاد متنفر بود
جیمین شونش و بوسید و گفت: من کنارتم آلفا

یونگی سر جیمین و فاصله داد و گفت: دوست دارم جیمینی
جیمین لبش و به لب آلفا رسوند و با لبخند. لبای نازکش و بوسید

یونگی لبخندی از شیطنت امگا کرد و لباش و معصومانه بوسید
جیمین کنار کشید و بهش نگاه کرد با لبخند گفت: خیلی خوشگلی آلفا

یونگی خندید و گفت: این و من باید بهت بگم امگا

جیمین با حالت کیوتی گفت: ولی من خوشگل نیستم

یونگی خندید و گونه جیمین و بوسید بعد گفت: برای من زیبا ترینی

جیمین خندید و خودش و تو آغوش یونگی انداخت
آغوشی که باید غریب می‌بود اما بیشتر از هر چیزی آشنا و آرامش بخش بود

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

صدای خنده های دیگو با حرفای جین تو کل خونه پیچیده بود

نامجون تمام تلاشش و کرده بود که بخوابه ولی وقتی بوی فورمون های جین و می‌شنید عصبانی میشد پتوش و با عصبانیت کنار زد و به سمت طبقه پایین رفت

دیگپ در حالی که شکمش و گرفته بود با خنده گفت: وااای سوکجینی نگو واقعا اون کار و کردی

جین با خنده گفت: حقش بود من چیکار کنم همیشه من و مسخره میکرد

دیگو با شنیدن عطر نامجون با شیطنت‌ دستش و رو موهای جین کشید و گفت: موهای نرمی داری جینی

نامجون با حرص به دوستش نگاه کرد و گفت: جونگ کوک کجاس

دیگو از شنیدن صدای مرسی نامجون لبخندی زد و گفت: تو راته

نامجون که دید دست دیگو رو گوشای جین نشست و آروم ماساژش داد اخم کرد و گفت: به یونگی سر زدی؟؟؟

دیگه با لبخند گفت: جیمین پیششه

سوالات نامجون به جایی نرسید و جین با ماساژ گوشش داشت خوابش میبرد و همین باعث لبخند های دیگو میشد

after many years season two [ Completed ]Onde histórias criam vida. Descubra agora