Part 7

551 111 3
                                    



ووت ندید میکنمتو...
چیزه ..لطفا ووت بدین 😍😍😍

.
.
.
جین : این خدمت شما

با دادن بسته که حاوی کاستوم پلیسی بود خودش رو خم کرد و از سر ادب تعظیمی کرد

( تو کره وقتی بخان یچیزی رو بگیرن یا به کسی بدن یکم خم میشن و دو دسته اون رو به طرف میدن )

نام : ممنونم

نگاه پسر بزرگ‌تر به اون پسر افتاد
لبخندی زد و ادامه داد

نام : ممنونم ازت ، پس قرارداد بستیم من هروقت بخام بیام ماساژ بگیرم و در ازاش چیزی بهتون بدم قبوله ؟

جیمین لبخندی زد و زمزمه کرد

چیم : قبوله اما میتونین واسه من بجای پرداخت کردن پول کاستوم از اینجا بخرین ؟

نام : کاستوم ؟ واسه شما ؟

چیم : اره من بایسکشوالم و البته باتم

نام : اوه خب باشه ولی مکه خودتون نمیتونین از اینجا چیزی بردارین ؟

چیم : نه راستش اجازشو ندارم

نام : اونم اوکی اما من از کجا بدونم شما چی میخاین و چی میپوشین ؟

چیم : اون مهم نیست فقط به سلیقه خودتون یکدوم رو انتخاب کنین

نام : به سلیقه خودم ؟

چیم : منظورم اینه هرچی فک میکنین بهتره بردارین نه اینکه دست بکشید شانسی بردارین

نام : خب قبوله پس توافق کردیم

پسر بزرگ‌تر بعد از گفتن این حرف دستش رو به سمت اون پسر دراز کرد

با اومدن دست های نرم و کوچکی توی دستاش شوکی از بدنش رد شد و به اون دست که توی دستش گم شده بود خیره شد

سریع به خودش اومد و دستش رو از دست اون پسر کشید

پسر کوچیکتر که دستش رو دراز کرده بود تا موافق بودنش رو اعلام کنه با یهویی کشیده شدن دستش دردی داخل کتفش پیچید
اخی گفت و چشماش رو بست

پسر بزرگ‌تر معذرت خاهی ای کرد و ادامه داد

نام : معذرت میخام ، الان ماساژتو انجام دادی پس بیا بریم واستون یچیزی انتخاب کنم

چیم : دوتایی ؟

نام : اره چه ایرادی داره ؟ کار داری ؟ یا نمیخاین بیاین ؟

اون پسر چیکار میکرد ؟ یک دم صمیمی و یک دم مودبانه صحبت میکرد
گیج شده سرشو تکون داد و زمزمه کرد

چیم : بریم

با رفتن پشت پسر بزرگ‌تر نگاهش به جین افتاد که چجوری با تعجب نگاش میکرد

با بیچارگی زمزمه بی صدایی کرد

چیم : بعدا واست تعریف میکنم

Dragon eyes Where stories live. Discover now