part 32

141 21 2
                                    

دو روز بعد

مچ دستم بخاطر اینکه تند تند نت برداری میکردم خسته شده بود، نگاهی به ساعت دستم کردم چیزی به 12 نمونده بود دیگه اخرای کلاس بود یکم مچ دستمو چرخوندم که خستگیش در بره، استاد یکم دیگه حرف زد و بعدش خسته نباشید به هممون گفت و کلاس تموم شد.
چند دیقه دیگه یه کلاس دیگه داشتم و بعدش میتونستم برم نهار بخورم ،خم شدم رو میز و دستامو زیر سرم گذاشتم و چشممو بستم که یکم خستگی در کنم

چند دیقه بعد با نشستن کسی کنارم و دستی که سرمو نوازش کرد متعجب چشممو باز کردم و تو جام نشستم و با چهره جذاب تهیونگ مواجه شدم
-عه تویی ..ترسوندیم
+فک کردم خوابی، خسته نباشی جونگکوکی
لبخندی بهش زدم که زیپ کولشو باز کرد و دوتا شکلات و دوتا شیر موز بیرون اورد
+بیا برات اذوقه اوردم
یکی از شیر موز هارو با نیش باز ازش گرفتم
-اخ چقدر به موقع بود تهیونگ، شیرموز خونم افتاده بود
خندید و نی زد تو اون یکی شیر موز و گرفت سمتم
+حدس میزدم بیا بخور یه وقت از کمبود شیر موز غش نکنی
مال خودم و که هنوز نی نزده بودم دادم بهش و اون یکی و گرفتم و با لذت مشغول خوردنش شدم ، تهیونگ هم مال خودشو باز کرد و ازش خورد

تو یه چشم بهم زدن بطری تو دستم خالی شد و نفسمو با اسودگی بیرون دادم
-اخیش جیگرم حال اومد، مرسی ته ته
شکلات هارو داد بهم
+نوش جونت اینم بگیر شاید یهو شکلات خونت هم افتاد
خنده ریزی کردم و خواستم چیزی بگم که گوشیم تو جیب هودیم لرزید، گوشی و بیرون اوردم و تهیونگ هم نزدیک شد که ببینه کیه، با دیدن اسم “mother bear”تعجب کردم
+خرسه مادر دیگه کیه؟؟ این... وای تو شماره مامانمو خرسه مادر سیو کردی؟
تهیونگ اولش با تعجب و بعدشو با خنده گفت


لبخند مصلحتی ای زدم و تماس و جواب دادم و گوشی کنار گوشم گذاشتم، تهیونگ هم عین این فضولا چسبید بهم تا از پشت گوشی حرفاشو بشنوه
-سلام خانوم کیم
×سلام جونگکوک ، وسط کلاس که زنگ نزدم؟
-نه تایم استراحتمه خوش موقع تماس گرفتید
×خوبه ، زنگ زدم ببینم امروز وقت داری میخوام ببینمت
-برای چه ساعتی؟
×حدود ساعت 3 توی رستوران ، هم نهار میخوریم هم یکم صحبت میکنیم

دقیقا یاد قرار نهارم با کیم افتادم اونم ساعت 3 بود ، تهیونگ انگار داشت به راحتی حرفاشو میشنید چون بجای من جواب داد
+مامان کوک بدون من هیچ جا نمیاد ، خاطره خوشی از قرار نهار قبلیش ندارم
با ارنج زدم بهش و مامانش با تعجب گفت
×عه تهیونگم اونجاست، رو اسپیکره؟
+رو اسپیکر نیست من گوشمو چسبوندم به تلفن
صدای خنده مامانش اومد
×اهان پس گوش وایسادی، خب جونگکوک جوابمو ندادی؟
تهیونگ باز خواست چیزی بگه که دستمو گذاشتم رو دهنش
-حتما خانوم کیم فقط ادرس رو برام بفرستید خودمو میرسونم
تهیونگ عقب رفت و دستمو کنار زد و با لحن بانمکی گفت
+تو بدون من جایی نمیری خرگوشم ، اصن چه معنی داره بدون خرس عسلیت بری رستوران ؟

bunny and bear (Taehkook) Where stories live. Discover now